دانشکده 48 دولتی با افت وخیز همراه باشد و هم زمان زیر فشارهای ضددموکراتیک این کشورها در معرض خطر قرار بگیرد. دولت های این منطقه تنها بازیگران در زمینه ی تعیین سیاست های فراگیر جنسیتی نیستند و بخش خصوصی، سازمان های غیردولتی و نهاده ای کمک دهنده ی بین المللی نیز در این مورد تأثیرگذارند اما باز هم اصلی ترین بازیگر همان دولت های منطقه هستند؛ دولت هایی که بسیار با یکدیگر متفاوت اند، خصوصاً به لحاظ قدرت اقتصادی. دولت ها تعیین کنندهی «راهبردهای فراگیر و گام هایی هستند که برای تضمین حقوق زنان» برداشته می شود؛ فمینیسم دولتی نیز همان نهادهایی است که مسئول پیش بردن همین راهبردها هستند. فمینیسم دولتی در خاورمیانه و شمال آفریقا پس از کنفرانس پکن از وقتی دولت های عربی خاورمیانه و شمال آفریقا از پی کنفرانس پکن شروع کردند به تأسیس و تقویت نهادهای سیاست گذاری در امور زنان، تا امروز سه موج عمده ی نظریه پردازی در خصوص فمینیسم دولتی این کشورها پدید آمده است که ناظر به تحولات این سیاست گذاری ها در گذر زمان بوده است. موج اول که متعلق به دوران رونق و شکوفایی این نهادها و سیاست گذاری ها بود، این اق دامات را بخشی از برنامه ی دموکراسی سازی در قالب این دولت ها می دید؛ برنامه هایی که حتی آنها را با برنامه های دموکراسی سازی در کشورهای اسکاندیناوی مقایسه می کردند. واقعیت این استکه در سال های اواخر دهه ی ۱۹۹۰ و اوایل دهه ی ۲۰۰۰ ، خصوصاً در کشورهای عربی ثروت مند، نهادهای مختلفی برای پرداختن به امور زنان تأسیسشد و بودجه های قابل توجهی نیز به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2