فمینیسم و دولت

69 آیا کرسیداشتن زنان برای پ یشبرد سیاست های برابریخواهانه کافی است؟ دست نخبگان مرد حزبی ماند که با توسل به آن، از زنان یارگیری می کردند و خود را از حساب پس دادن محفوظ می داشتند. به این ترتیب، این « تبعیض مثبت » که در قالب سهمیه بندی به زنان داده می شد، فرایندی شفاف نداشت و از رهگذر بسیج نیروهای زنان در جامعه نمی گذشت. بااین همه، کنگره ی ملی آفریقا باز هم تنها حزبی بود که سهمیه بندی جنسیتی داشت و یک سوم کرسی هایش را به زنان داده بود و به همین دلیل هم، به علت اکثریت قاطع این حزب در پارلمان ۱۹۹۹ ، تقریباً حدود ۳۰ درصد کرسی های پارلمان به زنان تعلق یافت. حضور زنان در مناصب محلی و شاخه های احزاب دیگر، حتی احزاب مخالف با تخصیص سهمیه به زنان نیز در دهه ی ۱۹۹۰ چشمگیر بود. با وجود این، حتی نمایندگان زن احزاب دیگ ر در پی تحقق برابری جنسیتی نبودند و حتی با لوایح مربوط مخالفت می کردند. نکته ی مهم در بسیج جمعی زنان در آفریقایجنوبی این بود که برزمینه ی ملی گرایی و ضدیت با نژادپرستیصورتگرفت: برخلاف سوئد، مسا ئ ل شغلی و طبقاتی در بسیج و سازماندهی زنان نقش چندانی نیافتن د. وقتی در انتخابات سال ۱۹۹۴ آفریقای جنوبی گروه قابل توجهی از زنان به پارلمان راه یافتند، محیط را برای خود مساعد نیافتند: از تعداد دست شوییهای اندکی که زنان می توانستند از آن استفاده کنند، تا شیوه ی بحث خشنی که در پارلمان رایج بود و باعث می شد بسیاری از زنان سکوت را ترجیح بدهند، مواردی بود که کار در پارلمان را برایشان سخت می کرد. از این مهم تر آن بود که زنان نماینده نتوانستند برسر رأی دادن به قوانین مربوط به بهبود وضع زنان به وفاق برسند: وقتی زنان حزب کنگره ی ملی طرح اشتغال منصفانه را برای برابرترکردن بازار کار به مجلس بردند، زنان حزب دموکراتیک پیرو سیاست های حزبی خود به این لایحه رأی منفی دادند. در سال ۲۰۰۳ نیز به دلیل اینکه زنان

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2