فمینیسم و دولت

89 چگونه میشود با دولت ی ناکارآمد همکار ی کارآمد داشت؟ ۱۹۸۲ به پارلمان راه یافت، رفته رفته به عاملی مهم در پیگیری خواست های فمینیستی تبدیل شد. این حزب که اعضایش ترکیبی بودند از فعالان اتحادی ه های کارگری و فمینیست ها، عامل مهمی در شکستن انحصار نخبگان سیاسی بود؛ نخبگانی که میراث حامی پروری قدیم بودند. افزایش شمار زنان عضو پارلمان عاملی تعیین کننده در پیگیری خواست های فمینیستی بود. پیش از دهه ی ۱۹۸۰ شمار زنان عضو کنگره ی برزیل هرگز از ۵/۱ درصد بی شتر نشده بود. پس از سازمان دهی فمینیست ها برای راهیابی زنان به کنگره، این رقم از ۷/۱ درصد در سال ۱۹۸۳ به حدود ۵ درصد در مجلس مؤسسانِ قانون اساسی در سال ۱۹۸۷ و ۶/۶ درصد در سال ۱۹۹۸ رسید. زنان عضو کنگره در میانه ی دههی ۱۹۸۰ عمدتاً یا کسانی بودند که به سبب پیون دهای شخصی و خانوادگی به کنگره راه یافته بودند یا کسانی بودند که با برنامه ای فمینیستی توانسته بودند رأی دهندگانی برای خود جمع کنند. بااین حال، زنانی که در احزاب راست گرا بودند هم حاضر به ائتلاف با زنان چپ گرا بر سر مسائل فمینیستی شدند. شکل گیری گروه مذاکره کننده ی فمینیستی به این ترتیب، افول «شورای ملی حقوق زنان» در اواخر دهه ی ۱۹۸۰ باعث نشد عزم زنان فعال برزیلی از همه ی جناح های سیاسی برای پیشبرد خواست های فمینیستی فسخ شود: در اوایل دهه ی ۱۹۹۰ گروه مذاکره کننده ی قویِ مرکز تحقیقات و مشاوره ی فمینیستی شکل گ رفت که با اتکا به تجربه های پیشین و اتکا به شمار بیشتر نمایندگان زن کنگره، گروهی مؤثر از آب درآمد. کارمن باروسو ، استاد دانشگاه و فمینیست فعال برزیلی، درخصوص موفقیت مرکز می گوید:

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2