101 پایان یکآغاز، آغازیک پایان های مان ظرفیت توزی باشد. به نظرمن، درمیان روحانیان خشونتوکینه یمدنی، توجهیوجوددارد. امروزدرجوامعیچون ایران، جامعه بسیارقابل درمعنای حقیقی وراستین ودرمعنای هگلی ومارکسیکلمه، وجود ندارد. توانند معنای اقشاریدرنظربگیریمکه می یمدنی را به اگربا تسامحجامعه دربرابـرقـدرتسیاسـی دسـت بـه مقاومـتزننـد، امـروزروحانیـان مـا درواقـع اصطــ ح مدنــی هســتند و برخــی از ی به تریــن نیروهــای جامعــه یکــی ازجدی هـای روحانـی، همچـون آقایـان سیسـتانی، فیرحـی، یـا سـروش وهـادی چهره شــده شــده وکمترشناخته هــای شناخته محلاتــی و بســیاری دیگــر از حوزوی کننــد. ایــن نیروهــا در ی حیــات اجتماعــی مــا ایفــا می نقــش مهمــی درصحنــه های اند و بایـد نیـزحضـورداشـته باشـند. اینهـا سـرمایه جامعـه حضـورداشـته ی مــا هســتند. درســطحی متافیزیکــی، اثرگــذاری اجتماعــی بزرگــی درجامعــه تــوان اثرگــذاری تاریخــی و تمدنــی بــرای ظهــور یــک تمــدن و تحــول آنهــا را نمی مـدت یـا ژرف در تاریــــ ـخ اسـ م دانسـت امـا درسـطحی دیگـر، درسـطح میان شناختی، به نظرمن اینها نیروهای مدت، درسطح اجتماعی وجامعه کوتاه فکران نبایدآنهارا نادیده انگارندیا باخشموکینه با آنها مهمیهستندوروشن مواجهگردند. اگردوطرفبه یکدیگرانتقادهایی نیزدارند، باید انتقادشان را های فلسفی،کلامی، اصولی، حقوقی، فقهی وغیره مطرحکنند درساحت سـازظهور و نباید این مباحث را به مباحثی سیاسـی و ایدئولوژیککه زمینه خشـونت اسـت، تبدیلکنند.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2