147 گرا، فردگرا، اجتماعی دین تام هـا تـ شکننـد. پیـروان وجامعـ هی هـدف بخواهـد بـرای رسـیدن بـه آن آرمان اند. تمامی جوامع ازگذشـته تاکنون چنین بوده وچنین روندی را طیکرده ی یونانــی و در تحــولات جدیــد غــرب، «رنســانس» بــا تجدیــد حیــات فلســفه حقوقرومیوهنرهلنی، باهمینمعیارپدیدآمده ودرروندتحولاتتمدنی داری) پنج قرن اخیرشاهد اصلاح دینی، خلق نظام تولیدی خاص (سرمایه ودستاوردهای مهم دیگری مانند آزادی ودموکراسی وحقوق بشروسبک ایــم. ایــن همــان اســتکــه شــریعتی زیــر عنــوان «تقــدم زندگــی جدیــدی بوده ایدئولــوژی بــر فرهنــگ» مطــرحکــرده اســت (البتــه ایدئولــوژی در اندیشــ هی ســتیزان ســه کلــی بــا تعریــف ایدئولوژی شــریعتی بــار معنایــی مثبــت دارد و به دهـ هی اخیـر ایـران متفـاوت ومتعـارض اسـت). هایی برای ایدئال ناخواه، سلسـله در یکجامعه مذهبی (هرمذهبی)، خواه تحقــق آزادی و عدالــت و پیشــرفت (ســه مؤلفــ هی مطلــوب جوامــع مــدرن) شــود کــه بــرای تحقــق آنهــا بکوشــند. ایــن مطــرح و از پیــروان خواســته می کننـد: الزامـاتمنطقـی هـا نیـزدرعمـل ازدومنبـع، اخـذ مشـروعیتمی آرمان ایمـان و اعتقـادات مذهبـی و نیـزمتـون ومنابـع ومسـتندات معتبـرومقبـول طــور بالقــوه وجــود دارد. اهمیــت و دینــی. درهــرمذهبــی، چنیــن ظرفیتــی به ضرورتـش نیـزآن اسـتکـه تـا مؤمنـان یـکمذهـب نظـراً قانـع نشـوندکـه مثـً هایمدنیوحقوق برابرشهروندی، دموکراسی، حقوق بشر، ازمنظر آزادی سادگی بدان تن نداده وعمل نخواهند شان معقول وپذیرفتی است به دینی زمیــن نیــز ایــن رونــد انــد. در مغرب کــرد. عدالــت و پیشــرفت نیــز همیــنگونه اقناعـی، هرچنـد در یـک رونـد پرتنـش و پرتـ ش، طـی شـده و تجـارب جوامـع ای نیـزمؤیـد ایـن ضـرورت اسـت. خاورمیانـه هـا بسـیارخطیـر اسـت ومسـلمانان امـا نکتـه آن اسـتکـه طراحـی ایـن آرمان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2