163 گرایی یادهندوستان نکند ها را باید بستتا فیل اسلام یراه همه خواهیــم بــه تواننــد بگوینــد مــا حزبــی هســتیمکــه می خــودش بدانــد. آنهــا می کــردن بــا هــای اســ می درجامعــه احتــرامگذاشــته شــود. ولــی حکومت ارزش ی دین، مبارزات وسیله دین، برقراری عدالت اجتماعی یاکسب استقلال به ی دیــن، در ایــران وســیله ضدامپریالیســتی وضدآمریکایــی وضداســتعماری به تجربــه شــده و بهایــیکــه امــروز مــا ودیگــرکشــورها مثــل افغانســتان، ســوریه، حــدی ســنگین اســتکــه حتــی اگــر پردازیــم، به یمــن و... بابــت ایــن تجربــه می گرا بــه وجــود بیایــد ایــن احتمــال وجــود داشــته باشــدکــه یــک نیــروی اســ م کــه بــا مدرنیتــه ســرســتیز نداشــته باشــد، بــا برابــری زن ومــرد موافــق باشــد و شـده از اسـ م داشـته باشـد، بـازهـم ایـن پرسـش مطـرح یـکخوانـش متحول شــودکــه چــرا بایــد پــای اســ م را در میــان بیاوریــم. می احزاب دموکرات مسیحی در اروپا درگذشته هویتمذهبی پررنگی داشتند بودن آنهـا بـه یـک بُعـد فرهنگـی بسـیاررقیـق هـای اخیـر، مسـیحی ولـی دردهه تبدیـل شـده ودرعمـل ودرسیاسـتهیـچ معنـای خاصـی نـدارد. ایـن احـزاب گراها جنس دار؛ مثل مخالفت با ازدواج هم کارهستند تا دین بیشترمحافظه ها موتوراینحرکتدرفرانسه ودیگرجاها بودند. ولی به همین که مسیحی خواهنـد کننـد ونمی نـدادن بـه چنیـن قوانینـی بسـنده می ابـرازمخالفـت یـا رأی هــایگذشــته در دفــاع یــک حکومــت مســیحی ســرکار بیاورنــد. آنهــا در دهه زمــان خــود را بــا هــای دینــی خــود بســیار فعــال بودنــد ولــی هم از برخــی ارزش انـد. سـازکرده هـای فرهنگـی و تحـول سـبک زندگـی تـا حـدودی هم دگرگونی ی جوامــع اســت. ی بشــریت و متعلــق بــه همــه کنــم ایــن تجربــه فکــر می بـاره یـک مأموریـت تاریخـی دارنـد تـا بـه مخاطبـان این فکران مسـلمان در روشـن شــود، ی حکومــت اســ می گفتــه می هایــی کــه دربــاره خــود بگوینــد حرف چیـز چیـز پاسـخ وجـود دارد، در قـرآن همه اینکـهکـهگویـا در اسـ م بـرای همه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2