ی اسلام در ایران آینده 184 ام. بنـده بـاخانـمکـرن آرمسـترانگ ی ایـن موضـوع بحـثکـرده تفصیـل دربـاره به اســت. یعنــی 6 دار (و البتــه ویلیــام جیمــز) همدلــم کــه بشــر موجــودی دیــن هـا بـوده ی فرهنگ ی مذهبـی جزئـی لاینفـک ازحیـات بشـری درهمـه تجربـه یجغرافیـا ودرازنـای تاریـــــخ، همیشـه متدیّـن اسـت. بـرای همیـن بشـردرپهنـه کنــد و روان ناخــودآگاه مــا بــا ی رازوجــود، تأمــل می بــوده. ذهــن انســان دربــاره معنــای رنــج ومــرگ معمــای هــدف زندگــی درکلنجــاردائمــی اســت. انســان به دنبــال معنــا خواهــد پاســخی بیابــد. اودرجهــان به اندیشــد ومی درجهــان می گــردد. می گفتنرا آموختو ازحدودصدهزارسال پیش، وقتی نوعهوموساپینسخن های تبدیلبهموجودیشدکهما الانهستیم،همواره آثارتدیّنرادرپژوهش یابیم. شناسی وسپس تاریــــخ مدوّن تمدن بشری می شناسی و باستان انسان تعبیردورکیمکارکردتشدید یابتدایی به یفرهنگیدیندرجامعه البته پدیده را داشـت. طبیعـی اسـتکـه طـی بخـش 7 هـای اجتماعـی یـا «عصبیـت» عقله یزیستبشرعصرحجر اعظمی ازتاریــــخ بشریت، دینسیاسی نبود. نحوه ها هم مانند ها نبود. انسان شباهت به انواعگپّی ازنظرسازمان اجتماعی بی طــور دائــم وجوی شــکار وگــردآوری خــوراک به هــایکوچــک درجســت گروه آوری» را هنــوز هــم در برخــی درحرکــت بودنــد. ایــن اقتصــاد «شــکار وجمــع هـاکـه تعدادشـان ازهشـتاد نفـر تجـاوز بینیـم. ایـنگروه های جهـان می گوشـه ی شــناختند. طبــق همــه کــرد، بــا هــم خویشــاوند بودنــد و یکدیگــر را می نمی هایی داشـتندکـهکارکردهـای متفاوتـی هـایکوچـکشـمن شـواهد ایـن مجتمع 6 homo religiosus 7 Solidarity
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2