19 مقدمه: «رنسانسایرانی» با «نقددینی» آغازشده است ضربـات و لطماتـی بـه جامعـه و بیـش ازهمـه بـه خـود آنـان شـده اسـت. آنهـا انـد، خـود نیـزدچـاردگردیسـی هـای زیـادیکـه در ایـن راه پرداخته ضمـن هزینه اتفاق آنها را «سکولارهای مسلمان» به توان اکثریتقریب اند. اینکمی شده خواند. ی مذهـب و اسـ م در ایـران (و ی وضعیـتکنونـی و آینـده ارزیابـی آنهـا دربـاره شـود، یکسـان نیسـت؛ طـورکـه درکتـاب پیـشرو نیـزدیـده می جهـان)، همان شان، جدایی دین هرچند همگی برجدایی دین ودولت (وحتی ازدید برخی کننــد. برخــی از آنهــا بیــن سرنوشــت ی مدنــی) تأکیــد می وسیاســت وجامعــه ی بیننـد و برخـی دیگـر، آینـده مذهـب وجمهـوری اسـ می هیـچ ارتباطـی نمی دانند. برخی نگاه یکنواختومستمری برنقش این دورا دریکدیگرمؤثرمی مذهب دارند و برخی معتقدند نواندیشان دینی، همچون نوح، اینکوسط ای خشکی همکه شده بایدکشتی نجاتشان را بسازند تا اینکشتی درآینده محتمـل بـهکار آیـد. آنـان معتقدنـد پانـدولگریـز ازمذهـب درشـرایطکنونـی ای بیابد ودرشرایطی متفاوت، بازجامعه به مذهب تواندحرکتوارونه می ای ی آمـاده برگـردد. بـه همیـن خاطـر، نواندیشـان دینـی بایـد تـ شکننـدسـفره بـرای آن زمـان داشـته باشـند تـا ایـن بازگشـت مجـدد، بازگشـت بـه نواندیشـی دینـی باشـد نـه بـه مذهـبسـنتی وبنیادگـرا. ی ایـران مذهبـی و بخـشعمـده وغالبـی از اکثـر نواندیشـان معتقدنـد جامعـه آن، خداباورنــد. بعضــی هــم معتقدنــد نواندیشــی دینــی بخشــی ازجامعــه را تواند با تأثیرگذاری بر این بخش، درساختن کند ومی تغذیه و نمایندگی می ی ایـران نقـش مثبتـی ایفـاکنـد. آینـده
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2