191 طلب، ساختنکشتی نوح درخشکی است اسلام اصلاح متحول شد، این اتفاق باید در اسلام هم رخ دهد. اتفاقاً ما در تاریــــخ الهیات ی پـرشخوبـی بـه الهیـات توانـد تختـه ایمکـه می خـود مکتـب اعتـزال را داشـته مابعد روشنگری باشد. رود. حــال بــا ایــن گوییــدکــه اســ م نوگــرا هــم، ایــن راه را مــی پــسشــما می گراسـت، این اسـ م چه راهی برای روایت آرمانیکه دین معناده و اخلاق ها ورویکردهـای سـکولار گـذاردکـه از اندیشـه تحـول جامعـه پیـشرومی ی معادلاتسیاسی واجتماعی ساخته نیست؟ به چه دلیل باید درهمه ای برای آنکه الزاماً نقشسازنده جایی مهم برای اسلام درنظربگیریم، بی اشعواقـبمنفـی بیشـتری داشـته باشـد؟ آن ببینیـم یـا احیانـاً بـهکارگیـری وسطایی آفرین باشد، ازمفاهیم قرون ده و اخلاق خوب اینکه دین باید معنا ی«مجمع پذیرم. موضعکلیسایکاتولیک تا قبل ازبیانیه استکه بنده نمی برمبنایسنت توماسآکوئیناس، ۱۹۶۰ ی دردهه 10 عمومی دوم واتیکان» ی اخــ ق ومُلهــم معنــا بــه جهــان همیــن بــودکــه دیــن قلــب اجتمــاع وخزینــه کـه صـد سـال قبـل از آن 11 ی «مجمـع عمومـی اول واتیـکان» اسـت. در بیانیـه نوشــته شــده بــود، مدرنیتــه دشــمنکلیســا ومطــرود وشــیطانی قلمــداد شــده خواستکلیسا را ازمرکز اخلاق ومعنابخشی به جهان براند و بود چون می ی دوم واتیـکان، آییـنکاتولیـکهـم اومانیتـه را جایگزیـن آنکنـد. امـا در بیانیـه دیگرخود را هژمونی اخلاقی و 12 (مانندکلیساهای جریان اصلی پروتستان) 10 The Second Ecumenical Council of Vatican (1962-65). 11 The First Ecumenical Council of Vatican (1869). 12 Mainline Churches.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2