229 ايران وجمهوری اسلامی با اسلام مساوی نیستند وجــود دارد وشــدنی اســت؛ البتــه منــوط بــه دوشــرطیکــهگفتــه شــد، یعنــی شــهری. گرایــی و اخــ ق جهان کثرت مـداران و تندروهـای کننـدکـه ولایت نواندیشـان دینـی اغلـب اسـتدلال می هامسلمانواقعی نیستند. اللهی، اخوانی، وهابی،طالبانی یاداعشی حزب هــای فکــری ومیدانــی بیــن هــا وجدال ی ایــنگروه ی همــه امــا آیــا مجموعــه هـا و شـود اسـ م را از ایـنگرایش آنهـا هـم بخشـی از اسـ م نیسـت؟ آیـا می هـا جـداکـرد وصرفـاً روایتـی آرمانـی و ناموجـود از اسـ م ارائـه داد؟ تجربه گویم اینهامسلمان نیستند. اینهاهمچونقائل من پاسخممنفی استونمی ی توانـم بـه آن خـرده اند. مـن می بـه شـهادتین وروز آخـرت هسـتند، مسـلمان کند اخلاقی اخلاقی بگیرم و بگویم اینکاریکه این یا آن برادرمسلمانم می توانـم بگویـمکـه اومسـلمان نیسـت. چـون معنایـش ودرسـت نیسـت امـا نمی ایــن اســتکــه حقیقــت مســلمانی تمامــاً در مُشــت مــن اســت و ایــن خیلــی گیریــم چیســت؟ خطرنــاک اســت. ایــرادیکــه مــا بــه طالبــان، داعــش و...، می بودن و کنند درعین انسان شناختی است. اینکه آنها تصورمی ایراد معرفت دربنـد زمـان ومـکان بـودن وداشـتن محدودیـتمعرفتـی، حقیقـتمطلـق در شودکه چیست. آن مُشت آنهاست. اسلام واقعی درروزآخرت معلوم می دانـد. را فقـط خـدا می گویـمکـه بلـه، جـدال فکـری و در پاسـخ بـه قسـمت دیگـرسـؤال شـما هـم می هـای مختلـفهـم بخشـی از اسـ م اسـت. اصـً تاریـ ـ ـ ـ ـخ اسـ م میدانـی طیف ی سیاسـت ویکم دربـاره گونـه شـکلگرفتـه. امـکان نـدارد در قـرن بیسـت همین ومسـلمانی ودموکراسـی حـرف زد و ازحسـن بنّـا وسـید قطـب ومـودودی و ی آنهـا ناخوشـایند باشـد. آقـای خمینـی اسـمی نبُـرد، هرچقـدرکـهکارنامـه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2