29 سه محکنهایی؛ عقلانیت، اخلاقجهانی وحقوق بشر ظرفیــت و اعتبــاری در اســ م بــرای مشــارکت در اصــ ح و تحــول سیاســی جامعه دید؟ آیا سهم اسلام حداکثر این استکه مانع تجدد و پیشرفت هـای اجتماعـی وسیاسـی نباشـد؟ وآزادی اساســاً هــر دیــن، مذهــب، کیــش، آییــن، مکتــب، مســلک، مشــرب، مــرام، توانــد حضــور فرهنگــی و اجتماعــی مثبــت ایدئولــوژی یــا ایســمی تــا زمانــی می ای نظــری یــا رفــع مشــکلی عملــی را داشــته داشــته باشــدکــه تــوان حــل مســئله باشـد و بـرای اینکـه ایـن تـوان را داشـته باشـد، بایـد سـخنی بگویـدکـه اولاً، بـه واحـوال موجـود ربـط داشـته باشـد و ثانیـاً، قابـل دفـاع اسـتدلالی باشـد. اوضاع درنتیجه، اگرکفگیرشبه ته دیگخورده باشدوچیزی برایعرضه نداشته واحـوال موجـود ربطـی نداشـته باشـند و باشـد، یعنـی اگـرسـخنانش بـه اوضاع دفاع نباشند، حضورفرهنگی واحوال بلاموضوع باشند یا قابل دراین اوضاع دهــد و از آن پــس، فقــط حضــور منفــی و و اجتماعــی مثبتــش را ازدســت می تواند داشته باشد؛ و این حضورمنفی ومخرب تا زمانی استمرار مخرب می اش باقــی بمانــد. هــر ورزی کاری و خشــونت خواهــد داشــتکــه تــوان فریــب فـرد یـاگروهـیکـه قـدرت اسـتدلال نداشـته باشـد، فقـط بـه اتـکای یکـی ازدو توانـد بـه حیـات ورزی، می کاری وخشـونت بدیـل دیگـراسـتدلال، یعنـی فریـب ی خـود اسـتمرار بخشـد. فعالانـه یــک از ادیــان تاریخــی و گمــان مــن، هیچ گرفتــن آنچــه گفتــم، به بــا مفروض نهادینــه، امــروزه، قــدرت حــل مســائل نظــری و قــدرت رفــع مشــکلات عملــی ی رفـع مشـکلات عملـی فـردی اجتماعـی را ندارنـد. ایـن ادیـان فقـط درحیطـه هایـی دارنـد و البتـه از ایـنکارکردهـا بایـدکمـال اسـتفاده راکـرد. در هنـوزکارایی اهمیتی هم نیسـت، باید حل هرمسـئله یکم فراسـوی این حیطهکه حیطه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2