ی اسلام در ایران آینده 32 ای بــرای آن ببینیــم یــا احیانــاً آنکــه الزامــاً نقــشســازنده در نظــر بگیریــم، بی اش پیامدهــای منفــی بیشــتری داشــته باشــد؟ کارگیــری به روکه اخلاقی انسان واجدعقلانیتواخلاق، درزندگی اجتماعیخود، ازآن برد کشد ورنج می های هرموجودیکه درد می است، بهکاستن ازدرد ورنج ها به مراجع روکه عقلانی اسـت، برایکاسـتن ازدرد ورنج اندیشـد و ازآن می گشـایی بیشـتری جویدکه از توان مشکل کند و توسـل می ومنابعی رجوع می برخوردارنــد؛ خــواه ایــن مراجــع و منابــع قدیــم باشــند وخــواه جدیــد، وخــواه یخودی شرقی باشند وخواه غربی، وخواه ازدل تاریــــخ وفرهنگوجامعه های دیگر. برآمده باشند وخواه ازدل تاریــــخ وفرهنگجامعه یحیاتجسم خود معترف است، کسیکه بهضرورت اکسیژن برای ادامه کنـد اکسـیژن باشـد، نـه فقـط یـکدغدغـه دارد وآن اینکـهگازیکـه تنفـسمی دهـد اکسـیژن اسـت، هیـچگازدیگـری. امـا وقتـیکـه احـرازکـردگازیکـه فـرومی پرسـدکه این اکسـیژن از فضای تهران آمده اسـت یا از فضای مکه هرگز نمی بودن مهـم اسـت، نـه ازکجـا بـودن. یـا مدینـه یـا از فضـای واشـینگتن. اکسـیژن ارگانیسم جامعه نیزدرست مانند ارگانیسم بدن انسان، به چیزهایی نیازمند استتاسالم، نیرومندوزیبا باشد. مصلحان اجتماعی بایدفقط ایندغدغه را داشـته باشـندکـه آیـا چیزهـای مـورد نیـاز ارگانیسـم جامعـه بـه ایـن ارگانیسـم رسند، نه اینکه این را نیزبپرسندکه اینچیزهای مورد نیازاز رسند یا نمی می کنیم، اگر یقیناً اکسـیژن اسـت، ازهرجاکه اند. گازیکه تنفس می کجا آمده آمده باشد، خوش آمده است؛ و اگریقیناً اکسیژن نیست، ازهرجاکه آمده ی مـن را نـدارد. باشـد، اذن ورود بـه ریـه در افکاروآراییکه درمقام حل مسائل نظری یا رفع مشکلاتعملی عرضه شــوند، فقــط و فقــطصــدق وکذبشــان اهمیــت دارد، نــه مــکان تولــد (کــه می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2