51 دین در ایران؛ امروزوآینده ی «تحلیــل گفتمــان» شــیوه هــای مختلــف پــس از انقــ ب را بــا هــم به دوره نظــر مــن در ایــن بررســی، موضــوع چشــمگیر، مفهــوم ام. به مقایســه کــرده ی قانــون نــدرت بــهکلمــه به ۱۳۴۰ ی هــای مثــً دهــه قانــون اســت. درروزنامه های پنجاهسال بعد، همواره اینکلمه بهچشممان خوریم امادرروزنامه برمی خــورد. ممکــن اســتگفتــه شــودکــه منظــور از قانــون در ایــن دوره، قانــون می مجلسآخوندی است. تا حدی درست است اما اصل، چیزی ورای این حد ) وارد زندگـی مـا شـده normative عنـوان مفهومـی هنجاریـن ( اسـت. قانـون به عنوان چیزی ناقصیا غیرقانونی شده به استودر این معنا، برقانون وضع کند. اطلاق «خلاف قانون» بهکرداروگفتارکارگزاران حکومت، نظارت می میــزانکنونــی رواج ی پیــش به نوعــی توصیــف و ارزیابــی اســتکــه چنــد دهــه هـای میـان شـهروندان، قالبـی دهـدکـه رابطه ی اینهـا نشـان می نداشـت. همـه کنند ومحتوای حقوقی یافته است. قانون، درورایحدیکه آن را مهارمی قــول صــورت مفهومــی «ســازنده» (به به ، گنجاننــد خــود را در قالــب آن می ی نوبــه شــود، بلکــه به فقــط ســاخته می آیــد؛ یعنــی نه راینهــارتکوزلــک) درمی چنیــن اســتکــه همــه ازحاکمیــت قانــون دهــد. این ســازد و تغییــرمی خــود می داران داران اسـتبداد حاکـم، چـه طـرف گوینـد؛ چـهکارگـزاران وطـرف سـخن می نظامسلطنتی. دراینجا تنها نبایدفریبوتبلیغ دید؛ اصلدراینجا نه نیرنگ نامدشکه در بحث اینان بلکه آن چیزی اسـتکه هگل «نیرنگ عقل» می ســاز اســت. گــری قــدرت یــک مفهــوم دوران ماجلوه یطبیعـتوچـه درجامعـه، دسـتدخالـت فرمالیسـم قانـون، چـه درحیطـه هــا را بشــکند وخــود خواهــد قالب بنــدد؛ امــریکــه می امــر ورای قانــون را می ی جامعـه، فرمالیسـمْ بورژوایـی اسـتچـون برابـری را مسـتثناکنـد. درعرصـه های نابرابر از نظرپایگاه اجتماعی، در برابرقانون یکسان است اما در انسان
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2