ی اسلام در ایران آینده 66 زمانی من اسـتادی داشـتم به نام عبدالجواد فلاطوریکه هم درحوزه درس ی آمــوزش عالــی راگذارنــده خوانــده بــود و مجتهــد بــود و هــم در غــرب دوره کــردم. یــک بــار از او ی اســ می اوشــرکت می هــای فلســفه بــود. مــن درکلاس هـای اسـ می حـل خواهـد ایکـه درجامعه شـنیدمکـهگفـت: آخریـن مسـئله ی بیشــتر، ی زن اســت. بــا دقــت بــر ایــن ســخن اســتاد ومطالعــه شــد، مســئله ی یسکولاریسم درنهایتیعنی مسئله بعداً به این نتیجه رسیدمکه مسئله کنـم ایـن تقریـرروشـنکنـدکـه سکولاریزاسـیون مطلـوب بایـدچـه زن. فکـرمی جهتـی داشـته باشـد. خواهیــد دربــاره بنــدی و نیــزموضوعــیکــهگفتیــد می برســیم بــه یــکجمع «مشـروعیت» بیـانکنیـد. بــودن خوانــده اســتکــه مشــروعیت و قانونی legitimacy موضــوع، موضــوع شود. پرسش پیوسته به آن این استکه نظام سیاسی، حقانیتخود را می ی گیـرد. موضـوعحقانیـت، مبحـثجامعـی اسـتکـه بحـثرابطـه ازکجـا می نشــیند. درواقــع، بحــث اساســی ایــن اســت؛ دیــن ودولــت هــم در زیــر آن می نـه صرفـاً بحـث بـودن یـا نبـودن آخوندهـا درقـدرت. بـه ایـن اعتبـار، توضیحـی بنـدی هـم هسـت. مختصـردر بـاب آن، یـک نـوع جمع کردنـدکـه بـالای آن آمـده بـود: درزمـان شـاه، پوسـتری بـا تمثـال او پخـش می «خـدا، شـاه، میهـن». ایـن بیـان دقیقـی بـود ازتصـوریکـه ازمشـروعیت نظـام داشــتند. لازم اســت اجــزای ایــن فرمــول مشــروعیت را بررســیکنیــم. خــدا در معنــای مشــخصش اللــه اســت، در تبیینــی شــیعی از آن؛ شــاه مــا را ازطریــق کنـد وحـس سَـروری وقـدرت هایشـاهی بـه دوران باسـتان وصـل می سلسـله گیـرد. تعلـق بـه ی ایـن دوعنصـر قـرار می دهـد. میهـن درچنبـره و پایـداری می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2