ی اسلام در ایران آینده 74 ام، ام، اسپینوزایی ام، هگلی بینیمکه بگویدمن مسیحی ماکمترمتفکریرا می انداز یــک نظــام الهیاتــی ام یــا مارکسیســتم و بکوشــد صرفــاً از چشــم دکارتــی خــاص، یــک نظــام فلســفی خــاص یــا یــک ایدئولــوژی خــاص بــه جهــان بنگــرد هـای متکثـرجهـان را بـر اسـاس یـک نظـام و بکوشـد تمـام رویدادهـا وواقعیت ی الهیاتی، فلسفی یا ایدئولوژیکخاصتفسیروتبیینکند. چرا؟ چون همه گـون نحـویگونه شـناختی، ایدئولوژیـکومتافیزیکـی به هـایهستی ایـن نظام اند ودرنتیجه، نوعیحسبدبینی به آنها وجود دارد. به واژگون ورسوا شده هـای روزگارمـا ایـن تریـن ویژگی همیـن دلیـل، شـاید بتوانیـم بگوییـم یکـی ازمهم متافیزیـک» شـده اسـت. مـرادم ازمتافیزیـکدر اینجـا اسـتکـه جهـان مـا «بی نهصرفسنتمتافیزیک یونانی بلکه برخورداری ازیکسیستم نظریکلی بـرای فهـم، تفسـیرو تبییـن جهـان اسـت. هــا روییــم. یعنــی افــراد نگرش یکُلاژگــون روبه هــای اندیشــه امــروزه مــا بــا نظام گــور، نیچــه، یرکه هایــی را از دکارت، اســپینوزا، کانــت، هــگل، کی یــا آموزه آنکــه گیرنــد و آنهــا را بی هایدگــر، راســل، مارکــس، اســ م، مســیحیت و... می دهنـد. صـورتکلاژگـون درکنـارهـم قـرارمی بـا هـم سـازگاری داشـته باشـند، به ی هــا، بدبینــی بــه همــه ی فراروایت اعتمــادی بــه همــه در نتیجــه، حــس بی دانیـم بـودن وحـساینکـه مـا نمی متافیزیک هـای بـزرگفلسـفی، حـسبی نظام اتفـاق آدمیـان را دربـر به جهـانکنونـی را چگونـه بایـد تفسـیرکنیـم، اکثـرقریب چهارقرن های الهیاتی ودرسه گرفته است. درگذشته همواره ادیان و نظام اخیرعقلانیتعلمی وتکنولوژیکمدرنسیستم وفراروایتی را برای تفسیر ی تاریخـی دادنـد. لیکـن امـروزه، در پرتـودو تجربـه جهـان در اختیـارمـا قـرارمی اعتمـادی هـای نظـری نوعـی حـس بی بـزرگ مذکـور، نسـبت بـه تمـام ایـن نظام توانند آنگرمی و ها دیگرنمی ها وفراروایت شکلگرفته استو این سیستم
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2