85 پایان یکآغاز، آغازیک پایان توانــد حکومتــش فرهنگــی و اثرگــذاری فکــری و معنــوی اســت. آیــا اســ م می هـا همچـونگذشـته ادامـه دهـد یـا نـه؟ پاسـخ مـن بـه ایـن هـا و قلب را بـرذهن ی آینـده، منفـی اسـت. پایـگاه اسـ م، بـا وجـود پرسـش، لااقـل بـرای چنـد دهـه نیرومنــدی آن درجهــان اســ م، در قیــاس بــاگذشــته در میــان جوانــان بســیار تضعیفشـده اسـت. اسـ م دیگر آن پایگاه پیشـین را ندارد. البته سـکولارها کننـد. امـا ای از پیـروزی خـود تلقـی و تفسـیرمی ی نشـانه منزلـه ایـن رونـد را به سـخن در ایـن اسـتکـه وضعیـتکنونـی، یـک وضعیـت متناقـض اسـت. مـا توانیـم اسـ م سـنتی و نیروهـا و پایگاهـش را نادیـده بگیریـم و نـه اسـ م نـه می صـورتگذشـته بـه حیـات خـود ادامـه دهـد، مگـر اینکـه بـه توانـد به سـنتی می شـد، راه تفکر اسـت وچنین تفکری درمیان ما خشـونت روی آورد. راه برون هنـوزظهـور نیافتـه اسـت. هــای تئولوژیــک مــا بایــد فراســوی تعــارض وکشــمکش سکولاریســم و نظام ی مناســب دســت یافــت حرکــتکنیــم تــا شــاید بتــوان بــه یــک نظــام اندیشــه جهان مــا ایرانیــان، خیلــی های ایــن تفکــر، لااقــل درزیســت ومتأســفانه نشــانه سـو سـوو آن هایـی از ایـن تفکـردر این شـود. هرچنـد جلوه نـدرت یافـت می به شود،کماکان تفکرالهیاتی وتفکرایدئولوژیکغالب استوماکمتر دیده می شـناختی، متافیزیکـی و پدیدارشناسـانه هسـتیم. شـاهد ظهـور تفکـری هستی اینکه ما چگونه اسلام را تفسیرکنیم تا بتواند درمسیرمشارکتدر اصلاح، توســعه و تحــولات سیاســی جامعــه باشــد، نیازمنــد همــان نظــام فلســفی و حـل را درسیاسـت ای اسـتکـه امـروزه فاقـد آن هسـتیم. راه شناسـانه معرفت ی نظـری، حکَمـی و حـل سیاسـی مـا پشـتوانه کنیـم ووقتـی راه وجومی جسـت توانیـم در مسـیردرسـتی نیـزحرکـتکنیـم. متافیزیکـی نداشـته باشـد، نمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2