ی اسلام در ایران آینده 90 هــا، ها امــوری موقــت و تاریخــی هســتند و بــا تغییــرشــرایط، زمینه تمــام پاســخ کنند. درواقع، پرسش های اجتماعی وتاریخی تغییرمی ها و افق چهارچوب شــما درخصــوص «سرشــت، چیســتی وحقیقــت اســ م آرمانــی» پرسشــی «روایتآرمانی»، تعبیر جای تعبیر پدیدارشناسانه است. شاید بهتربود به بردیم. در درمعنای پدیدارشناختیکلمه، را بهکارمی 2 ذات یا «ایدوس»، واقـع، پرسـششـما ایـن اسـت: حقیقـت، ایـدوس یـا ذات اسـ م چیسـت؟ آور اســ م عرضــهکــرد، چیســت؟ و آیــا آنچــه ذات وحقیقــت آنچــه پیــام درطـول تاریـ ـ ـ ـ ـخ اسـ م روی داده اسـت، ذات وحقیقـت اسـ م و نتایـج و پیامدهای این ذات بوده است یا عوارضی استکه ازخارج، بدان ملحق و تحمیـل شـده اسـت؟ هــا صــادق اســت. یعنــی ایــن ی پدیدار ی همــه ها دربــاره گونــه پرســش این وتربیـت، چیـزذات وحقیقـت یـک امـر، مثـل عشـق، تعلیم هاکـه چه پرسـش دهدو فلسفه، انسان، امردینی، امرهنری، امرسیاسی وغیره را تشکیل می چـه امـوری عـوارضولواحقـی هسـتندکـه ازخـارج بـه ذاتوحقیقـت پدیـدار اضافــه و تحمیــل شــده اســت. بنابرایــن، وقتــی از سرشــت، ذات و حقیقــت پرســیم، بــه طــرح یــک پرســش وتربیــت یــا سیاســت می امــری مثــل هنــر، تعلیم وتربیت ی تعلیم ی هنر، فلسفه ی فلسفه فلسفی و پدیدارشناختی درحوزه پردازیــم، نــه اینکــه بکوشــیم یــک روایــت آرمانــی، ی سیاســت می یــا فلســفه غیرواقعــی و ناموجــود از ایــن پدیدارهــا ارائــه دهیــم. ایــن ســخن درخصــوص ی اســ م صــادق اســت. تأمــل درخصــوص ی پدیدارهــا، ازجملــه دربــاره همــه سرشـت، ذات وحقیقـت اسـ م وزدودن آن ازعوارضـیکـه درطـول تاریـــــخ 2 Idos
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2