97 پایان یکآغاز، آغازیک پایان حیــات دینــی و معنــوی در میــان جوامــع مســلمان نیســت. امــا اگــر دیــن را ی یــک مثابــه ی یــک امــکان در برابــرجــان وهســتی خــاص آدمــی و به منزلــه به ی زیسـتی ی هسـتی وشـیوه ی تحقق هسـتی انسـانی تلقیکنیم، نحوه نحوه ی تجلــی وظهــور امــر گزیدن درســاحت قــدس و نتیجــه کــه حاصــل ســکنی کـران در احسـاس، اندیشـه، زبـان وکنـشفـرد وجامعـه اسـت، چنیـن امـری بی مشــق خــود بــا گونــهکــه درسیاه درجهــان مــا امــری بســیار نــادر اســت وهمان ام، عنـوان «پرسـش از امـکان امـردینـی درجهـان معاصـر» از آن سـخنگفتـه ی عقلانیــتجدیــد وعقلانیــت دلیــل ســیطره درجهــان مــدرن و پســامدرن به ی جهتسیطره علمی وتکنولوژیککه عقلانیتی بالذاتسکولاراستوبه کـه بـا سـقراط، افلاطـون و ارسـطو گرایـی (سوبژکتیویسـم) متافیزیکـی ذهنیت گرایــی جدیــدکــه بــا دکارت وکانــت ظهــور یافتــن ذهنیت شــروع شــد و تفوق توان از یافت، تحقق امردینی امری بسیاردشوار بوده است؛ تا آنجاکه می امتنـاع وپایـان امـردینـی ومـرگحیـاتمعنـوی درجهـانکنونـیسـخنگفـت. ی ایـن امتنـاع ومـرگ ایـن اسـتکـه درروزگارمـا تحقـق نـه انسـان دینـی نتیجـه پذیــر اســت و نــه جامعــه وحکومــت دینــی. امکان فکران در گفتمانــی سیاســی و ایدئولوژیــک از متأســفانه غالــب روشــن اصطلاحدینی هایبه گویندوبه مخالفتباحکومت سکولاریسمسخنمی اند ومرادشـان نیز ازسکولاریسـم تکیه برجدایی دین ازسیاسـت و پرداخته مخالفـت بـا حضـورروحانیـان درسیاسـت وحکومـت اسـت، غافـل از اینکـه اولاً، سیاسـت وحکومـت امـوری بالـذات عرفـی وسـکولارهسـتند؛ ثانیـاً، در یافتـن انسـان، دلیـل امتنـاع تاریخـی تحقـق امـردینـی، واقعیت جهـانکنونـی به پذیرنیستو استفاده جامعه، سیاستوحکومتدینی نیز از اساس امکان بخشـی سیاسـی بـه ی یـک ابـزار ایدئولوژیـک بـرای مشروعیت منزلـه ازدیـن به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2