120 چرا علیه حجاب شوریدم جسمت را تحت تأثیر قرار دهد. کنی که این کار آسانی است؟ به هیچ وجه! این کار تمرین و - فکر می خواهد. اگر مدت زیادی در زندان بمانم، شاید بتوانم ممارست فراوانی می ام، از جمله خشمم پیدا کنم. چنین تسلطی بر قوای درونی کنیکه خشم و عصبانیت همیشه بد است؟ - آیا فکر می - نه، خشم نیز کارکردهایی دارد و اگر در جای خود بهکار رود، حتما خوب است. شاید کنترل خشم، فرو خوردن آن نباشد، بلکه به کار بستن عدالتی خشمگین و آن در جای مناسب باشد. چرا باید در برابر ظلم و بی عصبانی نشد؟ - شاید خشمگین شدن یا نشدن چندان ارادی نباشد. مهم آن استکه بدون فرو خوردن آن بتوانیم مهارش کنیم. ام آن را مهار کنم و بالا رفتن فشار - من نیز در دو روز گذشته کوشیده خون و ضربان قلبم ارادی نبوده است. این بدان دلیل است که میان قوای توانم هماهنگی لازم را به وجود آورم. درونی و جسمم نمی ی زیبا و پرطراوت و قبراقی ساله یادش به خیر! آن روزهاکه دختر هجده های ی نخل، رویکانال های بریده بودمکه در جبهه با جست زدن، از روی تنه ها تا صبح هوایی امان تیربارها و ضد ها زیر آتش بی پریدم و شب عریض، می خوابیدم. زندان هم مثل جبهه است. زندان سیاسی اصلا خود جبهه تخت می کنی، در اینجا از اهداف ی جنگ از خاک وطنت دفاع می است. در جبهه ی مبارزه و مقاومت کنی. هر دو، جبهه دیگریکهکمتر از آن نیستند دفاع می باکی و هدفمندی در هر دو جبهه مشترک است. هستند. حس بی بینند. شلوغی و هیاهو سال دارم. چشمانم دیگر در واقع نمی ۶۲ الان تواند آرامشم را به هم بزند. در اینجا در انجام کارهایم و محیط ناآشنا می ریزند، آورند، چای می پزند، صبحانه می استقلال ندارم. دیگران برایم غذا می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2