129 در زندان استبداد سازمان مجاهدین هستند. ی آن خوب است و بسیاری ماده 9 ی منشور سازمان، به او گفتمکه درباره اند، اما چرا سازمان ماده تصریحکرده ۹ های خود بر این ها در بیانیه از گروه در یکی از مواد منشور خود بر خودمختاریکردستان تأکید کرده است؟ اگر مردم سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان و غیر آن بگویند که چرا سازمان به خودمختاری این مناطق اشاره نکرده، پاسخ شما به این پرسش دانم، اما لابد مقامات بالای سازمان مصلحتی چیست؟ او گفت: من نمی بینند. در این امر می شیوا هجده سال و چند ماه حکم حبس داشت. پسر و بعضی از وابستگان او نیز زندانی بودند. او روزی دو یا سه بار دستگاه فشارسنجی را که در بند آمد تا فشارم را اندازه بگیرد و خود را دکتر داشت و نزد من می داشتیم، برمی چید و من چند یکوچک حیاط نعناع می خواند. برایم از باغچه فشارکی می گذاشتم. آب اوین، آب چاه است و از آنجا برگ از آن را در بطری آبم می جوشاند و که دوست داشتم آب جوشیده بخورم، شیوا دائما برایم آب می گذاشت. هر ریخت و کنار تختم می پس از سرد شدن، در بطری بزرگی می گذاشت. او روزه شست و در آن نعنای تازه می روز بطری کوچکم را می های سازمان پس از شد. شیوا و بسیاری از بچه گرفت و سحرها بیدار می می گرفتند ها در همراهی باکارزار «نه به اعدام» روزه می شنبه ماه رمضان نیز سه های نه به اعدام» تا شنبه کردند. آنان در «سه و به عبارتی اعتصاب غذا می خوردند. ساعت یازده شب غذا نمی زد. به یاد دارم وقتی حالم خوب شیواگاهی در طول شب به من سر می آمد و از لای پرده نگاهم ها تا صبح چند بار به آرامی می نبود، برخی شب گذاشتم. اگر خواب بودم، رفت. به همین دلیل لای پرده را باز می کرد و می می پرسید و مطمئن رفت و اگر بیدار بودم، حالم را می گشت و می آرام بازمی خواستم به دستشویی بروم. رفت.گاهی می شد کهکاری ندارم و آنگاه می می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2