130 چرا علیه حجاب شوریدم ماندم تا بیاید و مرا همراهی کند. منتظر او می های شب ی سمت چپم، معمولا تا نیمه حسینی، همسایه مریم حاج توانم او را حتی از کرد. او گفته بودکه هر وقتکاری داشتم، می مطالعه می ها آب یا چایکمتر بخورم تا نیازی کردمکه شب خواب بیدار کنم. سعی می شد. شب به دستشویی بروم، اما نمی نباشد که نیمه رفتیم، نفری وقتی با مریم یحیوی برای کتاب خواندن به نمازخانه می ی مهوش که پس از آن به کلبه بردیم و هنگامی یک لیوان چای با خود می خوردم. خیلی از اوقات نرگس رفتم، آنجا نیز چای با تنقلات می خانم می خوابید. او به دلیل منصوری، از فعالانکارگری شرکت واحد، در نمازخانه می امضاکه امضاکنندگان آن، خواستار استعفای ۱۴ ی معروف به امضای بیانیه رهبر شده بودند، محکوم به تحمل حبس شده بود. او گاهی در اعتصاب غذا هایی نزدیک نمازخانه که او در نمازخانه بود، ما روی صندلی بود. هنگامی خواندیم. نشستیم و کتاب می می تحصن در حیاط کوچک بند خواستند فردا ملاقات داشته کسانی را که می شنبه شب دوباره اسامی کردند. باشند، نوشتند تا به مسئولان بند بدهند. هر شنبه شب اینکار را می شد، اما ی دادستان و یا معاون او انجام می سابقا ملاقات حضوری با اجازه گرفتند. بدین ترتیب، کار برای حالا مسئولان زندان در این باره تصمیم می تر شده بود. های زندانیان آسان خانواده ها هر هفته حضوری بود و باید اضافه کنم که در ایام نوروز، ملاقات شب ممکن بود. در ۹ صبح تا ۹ تماس تلفنی نیز تا آخر عید بدون وقفه از شنبه و جمعه امکان تماس تلفنی نداشتیم. در ایام نوروز از سایر اوقات، پنج آنجا که چند تن از زندانیان به مرخصی رفته بودند، به هر نفر وقت بیشتری شد که همه به طور مساوی وقت رسید. تلاش می برای تماس تلفنی می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2