134 چرا علیه حجاب شوریدم رعایت حجاب زنان زندانی تصریح شده، به مأمور همراهش گفت: بروید نامه را ببینید. سپس به خانم میرزایی نیز دستور داد که با فلان کس و آیین نامه را آماده کند (تا در اختیار مأموری قرار تماس بگیرید و بگویید که آیین نامه را بخواند). تا مأمور برود و برگردد، کمی بیشتر گیرد که رفت تا آیین ی حق اعتراض زنان به قوانین ناعادلانه صحبت کردم. درباره یک ربع بعد مأمور که به نظرم یکی از مقامات زندان بود برگشت و با ی نامه نامه نیامده. منظورش این بودکه در آیین صدای بلند گفت: آقا! در آیین ی کوچک زندان بر لزوم رعایت حجابکه حالا فقط بهگذاشتن یک پارچه ی موها را بپوشاند) تقلیل یافته بود، ای که همه بر سر (آن هم نه به گونه نامه هم چنین چیزی نیامده تصریح نشده است. گفتم: خب، ببینید در آیین کنید و این کار برای شما است و شما آشکارا دارید حق مرا پایمال می مسئولیت دارد. توانم او گفت: در هر حال این قانون جمهوری اسلامی است و من نمی از آن تخلف کنم و به سرعت آنجا را ترک کرد. به نظرم او از خود اختیاری نداشت و مجبور به پیروی از دستورات مقامات بالاتر بود، یعنی کسانی که خواستند مرا به دلیل کشف حجاب تنبیه کنند و افزودن به گمان خود می ام فقط محملی برای ایراد اتهام تبلیغ علیه نظام موضوع انتخابات به پرونده بود تا بتوانند با استناد به آن، کار خود را بیشتر توجیه کنند. رئیس زندان به سمت در خروجی رفت و در آنجاکمی مشغول صحبت با رئیس بند زنان شد. من در این حال نرگس را صدا زدم و آرام به او گفتمکه ام به فرزادی پیشنهاد دهد که به من در جایی غیر از سالن عمومی، با خانواده ی ملاقات دهد. نرگس به سرعت رفت و این پیشنهاد را با رئیس زندان اجازه مطرحکرد، اما او نپذیرفت. دلیل مطرح کردن این پیشنهاد آن بود که با توجه به پاسخ رئیس زندان تر تحلیل کنم. یک دلیل برای نقض حق بتوانم رفتار آنها با خودم را دقیق
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2