چرا علیه حجاب شوریدم

170 چرا علیه حجاب شوریدم کردکه خودش چیزی را روی ‌ و آن سوی در آن را بردارم. او حتی پیشنهاد می سرم بگذارد و من آن را آن طرف در بردارم. او این پیشنهاد را در حالی مطرح کرد که در آنجا مأموران مرد و مسئولان بالاتر حضور نداشتند. ‌ می کرد، اما پذیرفتن چنین ‌ دانم که او به پیشنهاد خود چگونه فکر می ‌ نمی معنا و وجه ‌ پیشنهادی از نظر من دو وجه داشت. وجه اولش انجامکاری بی ی نهاد استبداد بود. ‌ ترش، شکستن عهد خودم و تسلیم شدن به خواسته ‌ مهم کس دیگر حاضر ‌ کردمکه با دستور آنها و هیچ ‌ به طور دائم به آنانگوشزد می دانم آیا ‌ نیستم حتی یک سنجاق، یکگل و یا یک پر روی سرم بگذارم. نمی کردند یا نه. شاید از نظر آنان من در اشتباه بودم ‌ آنان معنایکار مرا درک می که جان و سلامتی خودم را به خطر انداخته و حاضر نبودم چیزی را برای ای روی سرم بگذارم. برای خودم، مقاومتم معنا داشت. من داشتم با ‌ لحظه خواهد ما ‌ استبدادی که کشور، انسانیت و اخلاق را به ویرانی کشیده و می کردم. من داشتم با ظلم و زورگویی ‌ حتی یک ذره خودمان نباشیم، مبارزه می کردم. ‌ به زنان مبارزه می شبی نرگس آمد و کنارم روی تخت نشست. کمی با هم گپ زدیم. او ای و شروعکرد به تمجید کردن از استقامت و ‌ به من گفت: کار بزرگی کرده ها را به من ریقو ‌ ها. گفتم: نرگس! این حرف ‌ ام و از این گونه حرف ‌ پایداری رود، ضربان قلبم ‌ گویی؟ خیلی خندید.گفتم: ببین، هر روز فشارم بالا می ‌ می ی ما همین طوریم. استقامت ‌ ها؟گفت: همه ‌ رود. مرا چه به این حرف ‌ بالا می که به این چیزها نیست. بعد کلی شوخی کردیم و از کسانی گفتیم که از ما های بالایی دارند. پس از آن شب نرگس دو ‌ ها و مقام ‌ خیلی ریقوترند و پست بار آمد و از من پرسید: آنکلمهکهگفتی چه بود؟گفتم: منظورت ریقوست؟ های آن ‌ که حرف ‌ رفت. شاید او هنگامی ‌ گفت آره آره و می ‌ کنان می ‌ خنده ی ریقو ‌ نوشت، کلمه ‌ کرد، و یا آن را می ‌ ها تعریف می ‌ شبمان را برای بعضی پرسید. ‌ آمد و آن را می ‌ کرد، از همین رو می ‌ را فراموش می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2