178 چرا علیه حجاب شوریدم پس از برداشتن روسری عملا این توهین را تجربه کردم. آنجا که در مراسم ام هجوم آوردند بزرگداشت آرمیتا مرا زدند و ناسزایمگفتند و آنجاکه به خانه و به شرحیکهگذشت بازداشتمکردند و یا آنجاکه به دلیل نداشتن روسری از جمعیت ایران یعنی ام در زندان محرومم ساختند. نیمی از حقوق بدیهی اند و همانند زنان آن را تجربه مردان، با این توهین مانند زنان مواجه نبوده ی پوشش به زنان را توهین تلقی نکرده اند. از همین رو تذکر درباره نکرده اند. اما زنانی که همواره با این توهین روبرو و نسبت به آن اعتراضی نکرده اند، از آن رو بوده که حکومت دینی اجباری اند و آن را توهین نخوانده بوده کردن حجاب مورد نظر خود را حکم شرعی و الهی معرفیکرده و مخالفت با آن را مخالفت با خدا خوانده است. های ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر و بهکار به راه انداختنگشت گرفتن پلیس شهری و حتی پلیس راهنمایی و رانندگی در این کار، همه به ی پیامدهای ناگوار حجاب نام دین توجیه شده است. امروز پس از تجربه دانند، اما اجباری، اقشار وسیعی از مردم این قانون را نادرست و پرهزینه می اند که این قانون توهین به کرامت ی مهم را به خوبی درنیافته هنوز این نکته زنان است و از این روست که باید برچیده شود. لغو اعزام به بیمارستان یک بار به شرحیکهگذشت، به بیمارستان طالقانی اعزام شدم. در آنجا با هیچ پزشکی بدون حضور مأموران نتوانستم صحبت کنم و آنان نیز در ی بیماری خودم از آنان سؤال گفتند. وقتی درباره حضور مأموران سخنی نمی دادند.گویا همه چیز تحتکنترل بود. پس از بازگشت کردم، پاسخی نمی می از بیمارستان نیز همچنان حالم ناپایدار بود. پزشکان متعدد بهداری زندان در گیری نبض و فشار خون وگذاشتن تمام مدت حضورم در اوین، جز اندازه انصافی نباشد، باید قرص زیر زبانم،کار دیگری برایم نکردند. برای آنکه بی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2