چرا علیه حجاب شوریدم

179 در زندان استبداد بگویمکه دو بار نوار قلبگرفتند و یک بار نیز به درخواست خودم یک آمپول بوده باشد). پرستار ۱۲ به من تزریقکردند (اگر آمپول تزریق شده ب ۱۲ ب بند پیشنهاد کردکه برای تنظیم فشار خونم قرص لوزارتان مصرفکنم. من دادم که مشکل ‌ گاه بیماری فشار خون نداشتم. به هر حال ترجیح می ‌ هیچ ی پرستار ‌ نوسان فشار خونم در زندان حل شود. از همین رو بنا به توصیه کردم. حالا ‌ روزانه دوبار، نصف قرص ظهر و نصف قرص شب مصرف می ی ‌ آمد. تصمیم گرفتم که فقط نصف قرص در میانه ‌ فشارم خیلی پایین می کردمکه لازم است ‌ روز مصرفکنم. خیلی احساس ضعف داشتم و فکر می به یک پزشک متخصص مراجعه کنم. از همین رو، دوباره برای اعزام به بیمارستان پارس اقدام کردم. توانید ‌ رئیس بند اعلام کرد که بهداری با اعزام موافقت کرده و شما می از پزشک مورد نظر خود وقت بگیرید و به زندان اعلام کنید تا مقدمات اعزامتان فراهم شود. به آقای مصطفی نیلی (وکیل) زنگ زدم و از او خواهش کردم که برای روز بعد (تاریخ دقیق یادم نیست اما قبل از عید فطر بود) از دکتر فاتحی برایم وقت ویزیت بگیرد. در تماس دیگر با نیلی، وی اعلامکرد که دکتر فردا از صبح تا عصر در بیمارستان است و منتظر اعزام شما خواهد های لازم اعلام ‌ بود. موضوع را به رئیس بند اطلاع دادم. او پس از پیگیری کردکه فردا قبل از ظهر به بیمارستان اعزام خواهید شد. او به من اطمینان داد که دستورات لازم برای اعزام صادر شده و مانعی در کار نیست. همان شب به محمد اطلاع دادمکه فردا حدود ظهر در اورژانس بیمارستان امگذاشتم. فردا ‌ پشتی ‌ پارس منتظرم باشد. شب وسایل مختصری را در کوله ی پایین رفتم. ‌ ها به طبقه ‌ صبح طبق معمول صبحانه خوردم و با یکی از بچه گفت که ‌ ها طول کشید و من همچنان منتظر بودم. هیچ کس نمی ‌ ساعت دانستم که محمد در بیمارستان منتظرم ‌ مشکل چیست. ظهر شده بود و می داری مجبور ‌ گرفت و من نگرانش بودمکه با وضعیت روزه ‌ است. او روزه می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2