186 چرا علیه حجاب شوریدم من و محمد چند دقیقه با یکدیگر احوالپرسیکردیم. سپس محمد نکاتی را که قرار بود به من بگوید مطرح ساخت. من در پاسخ گفتم: کدام یک از مواضع من تحت تأثیر جو زندان بوده است؟ من قبل از ورود به زندان در ی حجاب نیز بازپرسی اعلامکردمکهکفالت و وثیقه را قبول ندارم و درباره ام و ادامه دادم که من هایم را مطرح کرده هاست که مواضع و دیدگاه سال قبلا هم در این باره با آقای فرزادی و دیگر مسئولان زندان صحبت کرده و ام که قانون حجاب غلط است و ما زنان حق داریم با آن مبارزه کنیم. گفته توانند به هر قانون نادرستی اعتراضکنند و برای تغییر همانطورکه مردم می آن بکوشند. حاکمان حق ندارند در قوانینیکه مربوط به مردم است، منافعی برای خودشان تعریف کنند و مبارزات مردم را سرکوب کنند. توانیم شما را به بیمارستان آقای فرزادیگفت: اگر روسری سر نکنید، نمی میرید. گفتم: باشد. بگذارید بمیرم. سکوتی بر بفرستیم، آن وقت شما می خواهیم. سلامتی جلسه حاکم شد. سپس او گفت: نه، ما چنین چیزی نمی شما برای ما در اولویت است. گفتم: اما عملکرد شما خلاف آن را نشان روید. کنید، نه به دادگاه می دهد. او گفت: آخر شما نه روسری سر می می خوانید، دادگاه نیست. شما به پاسخ دادم: آن جایی را که شما دادگاه می های امنیتی بوده است دانید که دادگاه انقلاب تحت نفوذ دستگاه خوبی می و استقلال ندارد. او این نکته را تأیید کرد. ام. در آداب سپس افزودم: من بیست سال کتاب قضاوت تدریس کرده سال پیش نیز چنانکه در فقه اسلامی آمده،گفته شده است 1400 قضاوت تواند به یک طرف دعوا با طرف باشد. قاضی حتی نمی که قاضی باید بی تواند هیچ گونه آلود. قاضی نمی مهربانی نگاه کند و به طرف دیگر غضب گوید بر سر وسمقی یک سخن ناروایی به زبان آورد. آنکسیکه به وکیلم می روسری بینداز و به اینجا بیاورش، صلاحیت قضاوت ندارد. فرزادیگفت: گوید یک نفر را با لباس ی معمول است.گاهی قاضی به ما می این یک رویه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2