188 چرا علیه حجاب شوریدم بود؟ اماگذر زمان مسئله را حلکرد. حجاب نیز باگذشت زمان حل خواهد شد. بهتر استکه شماکمیکوتاه بیایید تا آسیب نبینید. یک از مشکلات به خودی خود حل نشده است. همه در پاسخگفتم: هیچ برد. مرا با مبارزه و پرداخت هزینه حل شده است. حکومت هزینه را بالا می اید. بسیار خوب، من این مجازات به خاطر نداشتن روسری به زندان آورده کنم، اما حق ندارید حقوق یک زندانی را از من سلب کنید. را تحمل می دهید. به بیمارستان اید. ملاقات نمی ام، به من نداده درخواست مددکار کرده فرستید. سپسگفتم: من امروز یک سخن مهم با شما دارم و برای همین نمی دانمکه مقامات بالادست شماکه هم خواستمکه همسرم به اینجا بیاید. نمی خواهند مرا تحت فشار قرار دهند، چه کسانی هستند. آیا دادستان است می خواهم بگویمکه اگر همه دست به دست ی قضائیه یا رهبر! می یا رئیس قوه کنمکه نخواهید توانست، اید تا مرا بشکنید، در اینجا اعلام می یکدیگر داده توانید انجام دهید. فرزادی باکنجکاوی پرسید: چه اما شما فقط یککار می توانید کاری کنید که من در اینجا بمیرم. من دیگر حرفی کاری؟ گفتم: می ندارم. ام. الان یک محمد به من گفت: خانم! مثلا من به ملاقات شما آمده کنید. پس سهم من ساعت و نیم است که دارید برای دیگران صحبت می زاده، شود؟ مأمور همراه رئیس زندان گفت: آقای ابراهیم از ملاقات چه می ایم. من که استفاده ممکن است که شما ضرر کرده باشید اما ما ضرر نکرده کردم. کاش آن زمان که دانشجو بودم، ایشان استاد ما بود. سپس افزود: گیرند، بلکه همه را تحت ایشان به هیچ وجه تحت تأثیر دیگران قرار نمی گیری گیر هم هستند.گفتم:کجا سخت دهند. در ضمن سخت تأثیر قرار می پذیرید که وثیقه یاکفالت بگذارند تا آزاد شوید. ام؟ او گفت: شما نمی کرده مجبور شدم برای او نیز توضیح دهم که چرا موافق سپردن کفالت و وثیقه دانم نیستم. اما افزودم: از آنجاکه همسرم نیز در این ماجرا درگیر است و می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2