22 چرا علیه حجاب شوریدم گذاشت و در بازگشت نیز پشت در خانه چادرش را چادر را در کیفش می کرد. من با چنین اجبارهایی روبرو نبودم. سر می ساله بودمکه با اتوبوس به تنهایی به میدان شهناز که قبلا معروف سیزده فروشی اشرفی به میدان فوزیه بود (میدان امام حسینکنونی) رفتم و از کتاب البلاغه با ترجمه خریدم. تعطیلات تابستانی یک قرآن با ترجمه و یک نهج شروع شده بود. در تمام طول تابستان سرم در این دو کتاب بود، به طوریکه در آخر تابستان، یک دور هر دو را به طور دقیق با ترجمه خوانده و تمامکرده خواند، ای که اگر کسی یک عبارت عربی از قرآن را برایم می بودم به گونه توانستم آن را به فارسی ترجمه کنم. روی آیات مربوط به حجاب خیلی می کردم. تأملکردم. آن زمان به تفسیر مفسران از برخیکلمات اعتماد می داد موسیقی را از کودکی بسیار دوست داشتم. به روح و فکرم لطافت می سالگی سرودن شعر را آغاز کردم، به موسیقی بیشتر که در سیزده و از هنگامی گفتند که موسیقی در اسلام حرام است. چرا باید چیزی مند شدم. می علاقه با این همه لطافت حرام باشد؟ در آیات قرآن با ولع خاصی دنبال عباراتی گشتم که حاکی از حرام بودن موسیقی باشد. خوشبختانه چنین چیزی می گفتند روایاتی حکایت از حرمت موسیقی دارد. این سخنان مرا نیافتم. می کرد که هنوز آن را به خاطر دارم. دچار کشمکشی می کردم و یک باره چیزی نشستم و با دقت موسیقی گوش می گاهی می خاستم و از زد که «حرام است، گوش نکن.» آنگاه برمی به من نهیب می شد که کردم. حرام دانستن آن باعث نمی گوش کردن به موسیقی حذر می گاه به طورکامل شنیدن موسیقی را ترک نکردم، دوستش نداشته باشم. هیچ خواهم کردم. نمی توانم بگویمکهگاهی با احساسگناه به آنگوش می اما می به حواشی بپردازم و از موضوع اصلی که حجاب است فاصله بگیرم. کردم دوم دبیرستانکه بودم هنگام رفتن به مدرسهگاهی روسری سر می پوشاند، اما در مدرسه هر چند که اکثر ی موهایم را نمی طوری که همه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2