چرا علیه حجاب شوریدم

24 چرا علیه حجاب شوریدم چادر اجباری ی سر کردن و سر نکردن روسری با خودم در کشمکش بودم ‌ هنوز درباره کردم و حسگذاشتن ‌ آغاز شد.گاهی روسری سر می ۵۷ های سال ‌ که ناآرامی کردم وگاه از اینکار خوشم ‌ ای بر سر و بستن آن زیر گلو را تجربه می ‌ پارچه نهادم. ‌ کرد و در نتیجه روسری راکنار می ‌ معنا می ‌ آمد و در نظرم بی ‌ نمی ها افتاد. در این سال ‌ اللّه خمینی را بر سر زبان ‌ نام آیت ۵۷ سال شد که ‌ های زیادی در حمایت از این روحانی انقلابی برگزار می ‌ پیمایی ‌ راه اللّه خمینی در میان هوادارانش ‌ کردم. آیت ‌ من نیز در برخی از آنها شرکت می شد. او ‌ به عنوان یک مرجع تقلید سیاسی و مخالف رژیم شاه شناخته می کردکه بسیاری از مردم، ‌ های خود را چنان مترقی اعلام می ‌ در پاریس برنامه ساخت. ‌ های سیاسی را جذب خویش می ‌ ویژه افراد مذهبی سنتی و گروه ‌ به او از رفاه مردم، استقلال کشور، آزادی مطبوعات و احزاب، آزادی حجاب گفت. ‌ برای زنان، برچیدن استبداد و استقرار نظام جمهوری سخن می به یاد دارم بسیاری از زنان به احترام او داوطلبانه روسری بر سر کردند. کردم و پوشش معمولم در آن روزها ‌ من نیز بیشتر از گذشته روسری سرم می پوشاند ‌ یک تونیک یا بلوز بلند بود با یک روسریکه قسمتی از موهایم را می شد. من ‌ های جدیدی از پوشش سر دیده می ‌ کم شکل ‌ ی آن را. کم ‌ و نه همه گفتم و نسبت به امور سیاسی-اجتماعی نیز کنجکاو بودم. از همین ‌ شعر می گشتم. فهمیدمکه در محل انجمن ‌ رو دنبال یافتن محافل ادبی و سیاسی می ی ایران، کانونی به نام «کانون فرهنگی نهضت اسلامی» ‌ حکمت و فلسفه ی شعرخوانی نیز دایر بودکه منگاهی در ‌ تشکیل شده است. در آنجا برنامه کردم. ‌ آن شرکت می کرد آشنا شدم. او روسری جدیدی ‌ در آنجا با شیوا که کار عکاسی می ای بود که سر را از انتهای ‌ داشت که من تا آن روز ندیده بودم و آن پارچه پوشاند و دو سوی آن دو بند داشت که از پشت سر به یکدیگر ‌ پیشانی می

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2