36 چرا علیه حجاب شوریدم های خود توانید آن را با شدیدترین لحن نقد کرده و دیدگاه کنم و شما می می را در کتابی منتشر کنید. او گفت (نقل به مضمون) نوشتن برایمکار راحتی نیست و افزود: فرهنگ من شفاهی است! به احتمال قوی منظور او از این سخن آن بود که فقط بلد است حرف ی دین سنتی بزند. به نظر من نقادی و استدلال عقلی جایگاه مهمی در حوزه گیرد. ورزان سنتی از همین جا نشئت می ندارد و مشکل اولیای دین و دین های عینی نقش مهم تجربه ویژه آنچه در طول حاکمیت جمهوری اسلامی بر کشور و ملت ایران، به ای عینی در مقابل من و زنان و اقشار تحت ستم و تبعیض رفته، تجربه های دینی های عینی را در پژوهش دیگران بوده است. به نظر من نقش تجربه ها و اماکن عمومی ها، دانشگاه توان انکار کرد. سالیان درازی در خیابان نمی ایمکه زنان به دلیل شکل پوشش، مورد آزار و اذیت قرار گرفته و شاهد بوده اند. حتی از حقوق بدیهی فردی و اجتماعی خود محروم شده گیری گشت ارشاد بود که روزی نزدیک میدان کنم اوایل شکل فکر می رفتمکه دیدم یک ماشین متعلق بهگشت رو می هفت حوض نارمک در پیاده وگو ارشاد کنار خیابان ایستاده و دو مأمور جوان نیز کنار آن مشغول گفت آمد. کمی از موهای دختر از روسری بودند. دختر بسیار جوانی از روبرو می ایکردکه مفهومش این بیرون بود. یکی از آن دو مرد جوان به دیگری اشاره کنم و آنگاه با سرعت به سوی آن دختر جوان رفت و با بود که ببین چه می کنان گفت: «بکش جلو. چرا موهایت بیرون است؟» صدای بلند و پرخاش پاچه شد و با گریه روسری خود را جلو کشید دختر بسیار ترسید و دست کنان به سوی همکارش رفت و هر دو شروع و رفت. مأمور جوان خنده بازی. من که چادر بر سر داشتم، به سوی آنان کردند به خندیدن و مسخره رفتم و نسبت به این رفتار اعتراض کردم و تذکر دادم که رفتارشان غلط و
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2