چرا علیه حجاب شوریدم

39 تا برداشتن روسری؛ راهیکه پیمودم کنید؟ آنگاه ‌ کند. چرا بهکارم رسیدگی نمی ‌ دهد و نه برایمان خانه اجاره می ‌ می زن دستان خود را از زیر چادر درآورد و آستین هایش را بالا زد وگفت: حاج آید و به در مشت و لگد ‌ آقا، ببین چند بار به من چاقو زده است! هر روز می کشد. ‌ آید و مرا با چاقو می ‌ کوبد و برایمان آرامش نگذاشته است. آخر می ‌ می شما را به خداکاری برایم بکنید. هاگوشکرد و در نهایتگفت: ‌ آن آخوند با خونسردی تمام به این حرف کوبد، نه به تو. چرا این قدر ناراحتی؟» ‌ «خب، او به در مشت و لگد می من که چنین حرفی از آن آخوند شنیدم، آرام برخاستم و آنجا را ترک رفتی، آخوندها با همین طرز فکر ‌ کردم. در دستگاه قضایی به هر سو که می دیدم که آخوندی با پیژامه، چهارزانو روی صندلی ‌ نشسته بودند و گاه می ها محصولات تعلیم و تربیت و ‌ زند. این ‌ نشسته و چای و نباتش را هم می های دینی بودند که قرار بود عدالت را برای ما به ارمغان آورند. ‌ آموزش حوزه تواند محصول ‌ آیا عدالت و دستگاه قضایی مستقل، منظم و روزآمد می شناسم که برای طلاق گرفتن ‌ این گونه مغزها باشد؟ من زنان بسیاری را می های درازی به اینگونه قضات مراجعهکرده ‌ از همسران ناشایست خود سال اند که در اسلام طلاق حق مرد است، اگر ‌ و همواره با این پاسخ روبرو شده هایت سفید شود ‌ او نخواهد طلاقت دهد، تا زمانی که موهایت مثل دندان توانی طلاق بگیری. ‌ نمی که یک فرد به عنوان قاضی دادگاه با یک زن، یا یک مادرکه برای ‌ هنگامی کند، از یک پلیس یا مأموریکه ‌ دادخواهی به آن مکان آمده، چنین رفتار می اند، در رفتار با ‌ ورزی به او آموزش دیگری نداده ‌ جز ناسزاگویی و خشونت توان داشت؟ ‌ حجاب یا بدحجاب چه انتظاری می ‌ زنان به اصطلاح بی های ‌ اند و زخم ‌ زنان ایرانی مسیری سنگلاخ و سخت را تا اینجا پیموده اند. آنها غالبا این راه را تنها و بدون همراهی مردان طی ‌ بسیاری خورده

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2