43 تا برداشتن روسری؛ راهیکه پیمودم رغم باور خود، روسری کردم نیز به از ایران یعنی در آلمان و سوئد زندگی می است. را از سرم برنداشتم. اینکه چرا برنداشتم، پرسش بسیار مهمی چرا در برداشتن روسری تأخیرکردم؟ ی الهیات دانشگاه تهران (در سال پس از بازنشستگی از دانشکده )، چادر را به طور کلی کنار گذاشتم. پیش از آن نیز در مواقعی که به ۱۳۸۸ کردم، نه ها و مانند آن، فقط روسری سر می رفتم و یا در مهمانی سفر می هایی پوشیدم. در طول تمام سال ی خودم لباس می چادر، و مطابق سلیقه گفتم که در ام، می ی حجاب مطرح کرده که دیدگاه متأخر خود را درباره چارچوب شریعت اسلامی زنان ملزم به پوشاندن موی سر خود و یا پوشیدن های تیره نیستند، همواره با این سؤال درست های بلند و خاص با رنگ لباس کنی؟ شدمکه: پس چرا هنوز خودت روسری سر می جا روبرو می و به ویژه به آنان که زن نیستند و یا در ایران جواب دادن به این پرسش، به گاه آسان نبود. اطلاع و آگاهی شخصی برای دست زدن اند، هیچ نزیسته به یک اقدام مؤثر و هنجارشکنانه کافی نیست. رفتارهای هنجارشکنانه توانند با توجه به نوع رفتار و میزان اهمیت آن در جامعه و نیز موقعیت می شخص، پیامدهای شخصی، خانوادگی و یا اجتماعی داشته باشند. هایی مانند کنند، قدرت ها تعیین می باید یادآور شومکه هنجارها را قدرت جامعه (اعم از جوامع شهری، روستایی و یا قبیله و عشیره)، دین، قانون، سنت، عرف، حکومت و حتی افراد صاحب قدرت مانند پدر در خانواده. پذیرفتم که چادر سر کنم، ی دین، نمی اگر من در آغاز تحصیل در حوزه پیامد آن محروم شدنم از تحصیل در این حوزه بود. اگر بعد از تحصیلات، ی الهیات کردم، پیامد آن محروم شدن از تدریس در دانشکده چادر سر نمی سال پیش نه تنها چادر، بلکه روسری را ۲۵-۲۰ بود. تصور کنید که اگر ی حقوق اجتماعی بود. داشتم، پیامد این اقدام محروم شدن از همه نیز برمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2