54 چرا علیه حجاب شوریدم از حضور مردمان خشمگین و معترض پر شده بود. ای عواطف همگان را برانگیخته بود. اکنون این حادثه به طور غیرمنتظره داران و مردان که پیش از این نسبت به رفتار گشت ارشاد بسیاری از دین دادند، حالا قادر به تحمل چنین ستمی با زنان حساسیت زیادی نشان نمی دار شده نبودند و کنار زنان معترض قرار گرفتند. وجدان عمومی جریحه های خود دهی، بسیاری از زنان روسری بود. بدون هیچ هماهنگی و سازمان را برداشتند. محمد کوشید مرا وادارد تا با تفکر و تأمل به اقدامی مناسب دست بزنم. ویژه اکنون، با توجه به بینایی اندکم نگران بوده و هست که او همواره و به مبادا آسیب ببینم. از همین رو نگذاشت به خیابان بروم. هایگوناگون برای مصاحبه با منگرفته شد. های زیادی از رسانه تماس مصاحبه با تلویزیون ایران اینترنشنال را قبولکردم. باید برای مصاحبه آماده خواست پوشیدم. دیگر روسری انتخاب من نبود. دلم می شدم و لباس می می ها سال زنان ایرانی به خاطر آن آسیب این تکه پارچه را که باعث شده ده پاره کنم. ببینند و حتی کشته شوند، پاره رغم آن همه خشم، بر خود مسلط شدم و تصمیم گرفتم که عجولانه به کاری نکنم. یادم آمد که یک شال دارم. به اتاق دویدم و به دنبال آن گشتم. ای روی سرم بگذارم، آن را یافتم و روی سرم گذاشتم. از اینکه دیگر پارچه ناخشنود و ناراحت بودم، اما به هر دلیلی تصمیمگرفتم با تأمل و تأنی پیش بروم. اولین گام در برداشتن روسری آن شب در حالیکه موهای سرم پیدا و دو طرف شال در دو سوی سرم رها بود، برای مصاحبه در تلویزیون ظاهر شدم. این رفتار حاکی از خشم های زیادی را برانگیخت. جنبش مهسا یا «زن، زندگی، و اعتراض، واکنش
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2