چرا علیه حجاب شوریدم

55 جنگ خونین با زنان ها بودکه این جنبش، در حال تکوین بود و ‌ آزادی» دیگر آغاز شده بود. سال حالا زمان تولدش فرا رسیده بود. ناپذیر است. زنان با آنکه ‌ از همان ابتدا معتقد بودمکه این جنبش برگشت ها ‌ هاکشیده و آسیب ‌ ی لباس پوشیدن، محرومیت ‌ به خاطر موی سر و نحوه توجه به ‌ دیده و بسیاری از حقوق خود را از دست داده بودند، اکنون بی داشتند. زنان در حقیقت به صورت ‌ های خود را برمی ‌ تهدیدها، روسری زدند. ‌ حکومتی نادان سیلی می فهمد، ‌ با حکومتی که حرف حساب و استدلال و سخن منطقی را نمی ها همراه جنبش بودم و هستم. جنبش «زن، ‌ توانکرد؟ من تمام لحظه ‌ چه می ی عطفی در تاریخ ایران است، زیرا نشان داد که مردم ‌ زندگی، آزادی» نقطه اند و هم خواهان تغییر هستند. وقتیکه ‌ ویژه زنان و جوانان، هم تغییر کرده ‌ به کند. ‌ مردم تغییر کنند، جامعه نیز تغییر می جامعهکه مرکب از افراد عاقل است، خود نیز یک واحد عاقل محسوب ی عملی زیستن زیر یوغ حکومت دینی، که از نظر ماهیت ‌ شود. تجربه ‌ می جو و استبدادی است، در تعیین سمت و سوی تاریخی ملت ‌ حکومتی سلطه اند که بسیاری از ‌ ایران نقش مهمی ایفا کرده است. مردم در عمل دیده محابا ‌ اند، خود پای بند تقوا نیستند و بی ‌ رغم آنچه هموارهگفته ‌ روحانیون، به اند که آنچه احکام شرعی و الهی ‌ اند. مردم تجربه کرده ‌ مشغول دنیاخواری عدالتی نداشته است. ‌ ای جز رنج و بی ‌ شود، نتیجه ‌ خوانده می اند که اجرای آنچه احکام دینی ‌ ی وجود خود درک کرده ‌ زنان با همه ای جز محرومیت و پایمال شدن احترام و ‌ شود، برای آنان نتیجه ‌ خوانده می های تلخ موجب شده ‌ ی واقعیت ‌ ها و مشاهده ‌ کرامتشان نداشته است. تجربه اند ‌ ها، از جمله آنهاکه احکام مقدس شرعی معرفی شده ‌ که بسیاری از سنت و نیز بسیاری از باورهای دینی در ایران امروز، رنگ ببازند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2