57 جنگ خونین با زنان ترین امور چنین حق اساسی را از زنان سلبکنند و آنان را حتی در شخصی شان مانند پوشش، مجبور سازند که برخلاف میل خود عمل کنند. زندگی در غیر این صورت، به نظر من هر کسی، چنین احساس خواهد کردکه کند. محمد مثل همیشه با ملایمت با من همراهی دارد عمر خود را تلف می دانست. حالا باز هم کرد. او همیشه آزادی و حقوق زنان را با مردان برابر می ترسید برایم اتفاقی بیفتد. من دیگر حاضر نبودم به برای من نگران بود و می گردد. زنان ایرانی عقب بازگردم، همچنانکه معتقدم تاریخ به عقب بازنمی داشتند. باید قدر این به جلو برمی به دنبال حوادثی سخت، داشتند گامی ی مهم و ارزشمند را دانست. لحظه ماه همان تا دی ۱۴۰۱ شهریور ۲۵ ها در شهرهای گوناگون از خیابان ها سال پر از صدای اعتراض بود.کشور در حال جنبیدن بود. هر شب پنجره لرزید. اتفاقات از امواج صدای اعتراض مردم به استبداد و دیکتاتوری می ها ها به وقوع پیوست. زنان و دختران در خیابان تاریخی مهمی در این ماه های خود را آتش زدند. دختران بسیاری بدون روسری به مدرسه روسری پیوستند. رفتند و هر روز علیه دیکتاتور شعار دادند. معلمان زیادی به آنان می برخی مدارس پسرانه نیز به جنبش پیوستند. های زیبای تعداد قابل توجهی از شدند. چشم ای کشته می هر روز عده گیری توان فهمید که هدف گرفت. می زنان و حتی مردان هدفگلوله قرار می کاران بود. موضوع شده توسط اتاق فکر جنایت ریزی ها یک اقدام برنامه چشم گیری چشم معترضان در جنبش زن، زندگی، آزادی بسیار هولناک بود نشانه و عواطف عمومی را تحت تأثیر قرار داد. این جنایت نشان داد که حکومت کند. در برخورد با معترضان از هیچگونه اقدام غیرانسانی فروگذار نمی ام: من در بخشی از شعر «باید بشکفم» آورده «... من باید بشکفم
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2