70 چرا علیه حجاب شوریدم و حتی هنگام ورود به ایران نیز چیزی سرم نکردم. برخوردی نیز در این رابطه کشف حجاب نکرده بودم. در فرودگاه با من نشد، اما هنوز به طور رسمی باز اتفاقی افتاد که زخم موجود بر تن ایران را ۱۴۰۲ ماه اوایل مهر ویژه هایی که در چند جنبش اخیر، به تر ساخت. ایران هنوز از زخم عمیق جنبش مهسا خورده بود، دردمند بود. حالا دوباره بر زخم تازه خنجری وارد آمده بود. ای بودکه در ایستگاه مترو مورد اعتراض ساله آرمیتاگراوند، دختر لر هفده مأموران زن موسوم به حجاب بان قرار گرفته و آن زنان به دنبال آرمیتا وارد قطار شده بودند. معلوم نشد که در قطار چه پیش آمد که آرمیتا به اغما رفت. محابا با زنان وارد جنگ شده، از کشتن آنان ابایی حکومت آشکارا و بی نداشته و ندارد. در چنین حوادثی حکومت، به سرعت قربانی را به بیمارستان ی قربانی را تحت کند و بیمارستان و خانواده مورد نظر خود منتقل می کند که دهد. با این حال همواره اعلام می های شدید امنیتی قرار می مراقبت تواند به این پرسش مهم جواب دهد که دخالتی در حادثه نداشته است و نمی اند، چه ربطی به آنان دارد اگر مأموران حکومتی در این حادثه دخالتی نداشته ی او و کارکنان بیمارستان که فرد حادثه دیده را به بیمارستان ببرند و خانواده های امنیتی قرار دهند. را تحت مراقبت گونه شاید حکومت این واقعیات را نیز انکار کند، اما هر کس که این داند که در چنین مواقعی مأموران ماجراها را از نزدیک دیده باشد، می ویژه بخشی که قربانی در آن های گوناگون بیمارستان، به حکومتی در بخش بستری شده و نیز اطراف بیمارستان حضور ملموسی دارند و ورود و خروج کنند. افراد را نیز کنترل می وقتی که آرمیتا به اغما رفت، احساسات و عواطف مردم یک بار دیگر دار شد. روزها به طول انجامید و خبرها حاکی از آن بود که سخت جریحه
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2