چرا علیه حجاب شوریدم

71 جنگ خونین با زنان برد. تحلیل من آن بود که احتمالا آرمیتا ‌ آرمیتا همچنان در کما به سر می جان باخته و حکومت با به تأخیر انداختن اعلام این خبر، در صدد مدیریت های بسیار درس نگرفته که ‌ پیامدهای آن است. جمهوری اسلامی از تجربه ها درس ‌ رفتار خود را تصحیح کرده، مرتکب جنایت نشود، بلکه از تجربه گیرد که چگونه پیامدهای جنایات خود را مدیریت کند. ‌ می ام گفتم: ‌ من تصمیم گرفتم این بار شال را هم از سرم بردارم. به خانواده اگر آرمیتا بمیرد، شال را از سرم برخواهم داشت. محمد نگران بود اما تر است هشداری به ‌ مخالفتی نکرد. برادرم، علی که ده سال از من بزرگ رغم آنکه با همکمی ‌ من داد. او همواره دوست دلسوزی برایم بوده است. به آمیز میان ما ‌ ای احترام ‌ از نظر فکری و سیاسی زاویه داریم، اما همواره رابطه برقرار بوده و مباحثات منطقی دینی و سیاسی نیز داشته و داریم. او فردی ی صدر است. علی به من ‌ انصاف و دارای سعه ‌ متشرع و در عین حال با ات را خرابکنند!» به ‌ استفادهکرده و وجهه ‌ گفت: «مبادا از این اقدام تو سوء ای داشته باشم، زمان هزینهکردنش همین الان است و ‌ او گفتم: «اگر وجهه از این بابت نگرانی ندارم.» سرانجام روسری را برداشتم تصمیمگرفتم ویدئوییکوتاه و بدون حجاب منتشر کرده، به قتل آرمیتا اعتراضکنم. محمد در حالیکه نگران و شاید مخالف بود، دوربین موبایلم را مقابل من نگه داشت و من دو دقیقه و نیم حرف زدم وگفتم: توانیم و نباید آرام و ساکت بنشینیم و هر روز شاهد آن باشیم ‌ «ما نمی که یک آرمیتا، یک مهسا یا یک فرزند عزیز دیگرمان قربانی شود به خاطر نداشتن روسری! در حالی که وجوب پوشاندن موی سر در اسلام هیچ ای ندارد. هر گونه آزار و اذیت و مجازات زنان و یا ‌ کننده ‌ دلیل قاطع و قانع واداشتن آنان به این امر (رعایت حجاب) مخالف عدالت، انسانیت، اخلاق

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2