76 چرا علیه حجاب شوریدم سالیان دراز در عمر جمهوری اسلامی به خاطر پوشش خود مورد ضرب و اند. نخستین بار بودکه در طول عمرم به این شتم و هتک حرمت قرار گرفته شکل مورد توهین قرار گرفته بودم، اما در این واقعه آنچه اهمیت داشت توهین به «زن» بود. آنچه برای من همواره دردناک بوده، این است که حکومت نیروهای ای آموزش داده و تربیت کرده که با وقاحت تمام به زنان خود را به گونه ای هراسی به خود راه ندهند. آنان با هجوم ببرند و از پیش آمدن هیچ حادثه مصونیت از مجازات، مجاز به انجام هر کاری هستند. خبر ضرب و شتم ی کل قوا و ای انتشار یافت. من اعلام کردم که فرمانده من به طور گسترده تر از او مقصرند، زیرا آنان به نیروهای تحت فرمان خود فرماندهان پایین اند. حجاب، دشمن ویژه زنان و دختران بی آموزند که مردم و به می من اعلام کردم مشتی که به بازوی من خورد، همان مشتی است که به ی هاله سحابی خورد و او را کشت، همان مشتی است که بر سر زهرا سینه خورد و او را کشت، همان مشتی است که بر سر مهسا خورد و او کاظمی را کشت. آرمیتا هم شاید همین گونه کشته شده باشد. اگر فیروزه صابر در شدم. کنارم نبود، شاید من هم کشته می ناپذیر من راه برگشت دانستم که به کار که روسری را از سرم برداشتم می من از هنگامی دانستم که در این حکومت جهل و تزویر، برای ام. می خطرناکی دست زده شکند، هر اتفاقی ممکن است کسی که این گونه هنجارهای حکومتی را می های دیگر ماند. دانستم این نخستین ضربه است و باید منتظر ضربه بیفتد. می بسیاری از بازیگران و هنرمندانیکه روسری از سر برداشته بودند، مورد هتک ی سکوت کرده بودند، اما های حکومتی درباره حرمت قرار گرفتند. رسانه این بدان معنا نبود که واکنشی در پیش نخواهد بود.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2