78 چرا علیه حجاب شوریدم کوشند، همواره با بیشترین تهدیدها کسانی که برای تغییر در این حوزه می اند. به نظر من زندگی فرصتکوتاهی است برای فهمیدن و عمل مواجه بوده ی زندگی اجتماعی نقش خواهم در حوزه کردن بر اساس فهم خویش. نمی قانون و آداب مشترک را نادیده بگیرم. من به قانونی که از خرد جمعی و خواست عمومی نشئت گرفته شده و در تجربه، عادلانه بودن آن به اثبات گذارم، اما در عین حال همواره باب انتقاد و بازنگری رسیده باشد، احترام می دانم. و به روز رسانی را در قوانین و آداب عرفی گشوده می توان لباس قانون پوشاند به حجاب اجباری نمی کنند حجاب اجباری قانون است و باید در پاسخ کسانی که ادعا می ام که اولاً: این قانون، قانونی حکومتی است که رعایت شود، همواره گفته اند، با آن مخالف ویژه زنان که جمعیت هدف این قانون بسیاری از مردم به ی شهروندان حق دارند که با قوانین برآمده از خواست اند. ثانیاً: همه بوده ای مدنی مخالفتکنند. ثالثاً: پیامدهای ناگوار و خونبار عمومی نیز به شیوه حجاب اجباری برای اثبات نادرست و ناعادلانه بودن این قانونکافی است. به نظر من قانون نباید حقوق شخصی را محدود کند. اگر قانونی تردید فاقد اعتبار است. قانون حجاب های فردی ما را پایمالکند، بی آزادی ی زندگی اجتماعی نیز قانون، اجباری از این دست قوانین است. در حوزه ی شهروندان در فقط در حد ضرورت یعنی برای دفاع از حقوق برابر همه مقابل تجاوزهای احتمالی به این حقوق، باید مداخله کند. ما به عنوان موجوداتی عاقل، کنجکاو، خلاق و متفاوت از یکدیگر، باید از آزادی حداکثری اجتماعی و فردی برخوردار باشیم و قانون نباید همچون غل و زنجیری بر دست و پای ما باشد و ما را از خودمان بیگانه سازد. خواهیم، نه آن ای زندگیکنیمکه خودمان می الامکان به گونه ما باید حتی پسندند. قانون، سنت، دین، اخلاق و عرف، زندگی ما گونه که دیگران می
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2