79 بهمن احمدی امویی حرکت کنیم. ولی ناگزیر بودیم که برای اصل موضوع نیز مقررات تنظیم کنیم. به این جمعبندی رسیدیم که باید بتوانیم مجموعهای از رویهها را تولید کنیم. شروع کردیم و زمان زیادی صرفکردیم و فکر کردیمکه از کجا شروع کنیم. در بین سازمانهاییکه عهدهدار واگذاری بودند، وظیفهی سازمان صنایع ملی را سنگینتر میدیدم. علتش هم این بودکه ال معمو واحدهای تحت پوشش سازمان صنایع ملی، جز استثنائاتی که آنها هم از سازمانهای دولتی دیگر آمده بودند، عمدتا در سالهای قبل از ال انق ب در اختیار بخش خصوصی بودند. 49 او حالوهوای آن روزها را به خوبی به یاد دارد: میدانستیم رهبری در زمانی که رئیس جمهور بودند دربارهی مسئلهی سازمان صنایع ملی، در ۱36۱ با بررسی های انجامشده، دستور داده بودند که قانون حفاظت و توسعهی صنایع ایران متوقف شود. نظر ما این بود که هم رهبر و هم آقای هاشمی که در همان زمان رئیسجمهور بودند، هر دو باور دارند که دولتیشدن را نمی خواهند و جریان عکس، مسیر خصوصیسازی، را میخواهند. با این تجربه و یافتهها به این نتیجه رسیدیمکه از واگذاری واحدهایکوچک شروعکنیم. خودم فکر میکردم آقای خامنهای با توجه به نوع نگاهیکه در جریان توقف قانون حفاظت صنایع داشتند و آن را به جدیت هم نشان داده بودند، در این مورد حتی از آقای هاشمی هم مصرتر هستند؛ یعنی موضع ایشان قاطعتر و کارشناسیتر است و فکر نمیکردیمکه به اعتبار هویت سیاسی آن زمان، چنان موضعی گرفته بودند. دستور صریح و مکتوب دادند که اجرای قانون حفاظت و توسعهی صنایع ایران متوقف شود؛ بنابراین، در سال ۱368 رئیس جمهور جدیدی آمده و رهبر هم همان رئیسجمهور دیروز است. در برنامههای آقای هاشمی هم این موضوع گنجانده شده بود. ازاینرو، فکر میکردیمکه حداقل در این زمینه مشکلی نداریم. 50 احساس کردند که باید از جایی شروع کنند که همراهی همه را پشتسر خود داشته باشند. آن زمان بورس هنوز فعال نبود. باکمک بانک ملیکه بانکی دولتی است و در همهی کشور هم حضور دارد، روشی تازه را ابداع کردند، سازوکاری که شعبههای بانک ملی زمینه، ابزار و محلی برای فروش سهام واحدها و بنگاه های مورد نظر سازمان صنایع ملی باشد. قرار شد ازطریق بانک ملی، بعضی شرکتها را عرضهی عمومیکنند. حتی سقف هم گذاشت ند 49 . گفت وگوی شفاهی با جعفر مرعشی، .۱398 50 . گفت وگوی شفاهی با جعفر مرعشی، .۱399
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2