101 درجستجوی عدالتجهانی تر، ساکنان ، وارد روستای اهمیچیشدم. چند روز قبل ۱۹۹۳ آوریل ۳۰ در عام شده نظامی بوسنی قتل های شبه دستکروات مسلمان این روستا به بودند. ما به نمایندگی از سازمان ملل، از سارایوو به آنجا رفته بودیم تا این های فاجعه را بررسیکنیم. در آن زمان اینسوءظن وجود داشتکهکروات ی اند تا به ضرر مسلمانان به تجزیه های بوسنی پیوسته بوسنی به صرب کننده در این جنگ ای جدید و نگران قومیِ بوسنی دامن بزنند. این مسئله تر و ی سازمان ملل بسیار پیچیده شد که احتمال مداخله بود و باعث می دشوارترشود. ما در امنیت نسبی خودروهای زرهیِ نیروهای بریتانیاییسازمان ملل وارد ی مسجد محل منفجر شده بود. مناره بر روی سقف روستا شدیم. مناره شکل بالای آن همانند ی مجاور افتاده بود و بخش مخروطیِ سوزنی خانه هایمسلمانانرا آتشزده سمتآسماننشانه رفته بود. تمامخانه موشکیبه های و ویرانکرده بودند. هنوز برخی از آنها در حال سوختن بودند. خانه دانستندکه نظامیاندقیقاً می نخورده باقیمانده بودند.شبه ها دست کروات مند شکلینظام خانه رفته بودندو به به کسانیراهدفقراردهند. آنهاخانه چه ها وگاوها رحم نکرده سوزیزده بودند، حتی به سگ دستبهکشتار و آتش بودند. در روستا بوی تعفن مرگپیچیده بود. برخی از اجساد را یافته بودند اما برخی دیگر هنوز زیر آوار بودند. هر جسدی، داستانی هولناک داشت. اش با تیر زده بودند. احتمالاً در یک مورد، مرد جوانی را در ورودی خانه اشدفاعکند. همسر و کودکان خردسالشکه ظاهراً خواسته از خانواده می زنده سوخته بودند. یکی از سربازان در زیرزمین پنهان شده بودند، زنده سازمان ملل با دیدن اینصحنهگریست.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2