107 درجستجوی عدالتجهانی گسیختن بفهمم که چطور دیوسازیِ متوهمانه از دیگران باعث ازهم یوگسلاویشده است. به کنفرانس صلح در سازمان ملل در ژنو بازگردیم. در هیئت نمایندگی سر میلوشویچ، جلادان دیکتاتور قرار داشتند: صربستان، درست پشت رادوانکاراجیچو راتکو ملادیچ.کاراجیچ، مردیخودپسند و ازخودراضی مداری پزشکو شاعری بودکه به سیاست داده، روان و دارای موهایی پوش او و شریک جرمش، مومچیلو ۱۹۸۵ ناسیونالیست تبدیل شد. در سال منظور ساخت ویلایی کراییشناک، به جرم اختلاس وجوه دولتی به شخصیدر استراحتگاه اسکیپالی، درخارجشهرسارایوو،محکومشدند. جمهور جمهوری نوپای صربِ عنوان رئیس اکنون او از همین محل و به ی کرد. کاراجیچ در دانشکده را هدایت می های سبعانه بوسنی، محاصره پزشکی سارایوو تحصیل کرده بود. او در بیمارستان کوشو متخصص درمان افسردگی بود؛ همان بیمارستانیکه اکنون در آن پزشکان بوسنیایی های او بودند. تأملات در زیر نور شمع مشغول مداوای قربانیان جنایت ی او با عنوان «سارایوو» تصویری اجمالی از ذهن مردی بیمار به شاعرانه ی این دود ذهن سوزد، در میانه ای عود می دهد: «شهر مانند تکه دست می 24 خروشد.» ما می طور که کشور در زیر فشار مرکزگریز نیروهای ، همان ۱۹۹۲ در سال آرامی در حال فروپاشی بود، تنش در بوسنی به اوج خود ناسیونالیست به خوردن توازن قومیتی رسید. جدایی اسلوونی و کرواسی باعث برهم فدراسیون یوگسلاوی شده بود. بدون فشار ایدئولوژی کمونیستی که داشت، دیگر توازن قومیتیِ قدرت های مختلف راکنار هم نگاه می ملت ها اکنون خواستار یک توانست پابرجا بماند: اکثر مسلمانان وکروات نمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2