وجویجهانی بهتر درجست 110 ی آنها، گفته ایممکن استدستبهچنین اقدامی بزند. به شد، با چه انگیزه گرایی سیاسیبود. دنبالواقع خواهانه باید به هایآرمان پردازی جایخیال به های خود دفاع و دیگران این مدافعان حقوق بشر بودند که باید از آرمان دادن به فرض عمومی این بود که باج که پیش کردند، درحالی را قانع می دادن به جنگی قومی است. حلیکارآمد برای پایان پراکنان قومی راه نفرت که عکس آن درست بود: مسئله این نبودکه عدالت مانعی در راه درحالی گرایانه نبود. صلح است؛ مسئله این بودکه صلح بدون عدالت، واقع ی هاییکاملاً متضاد درباره یصلح در برابر عدالت بازتاب دیدگاه مناقشه ی قومی و مصونیت ی یوگسلاوی بود. این دیدگاهکه تجزیه منشأ فاجعه ی سیاسی است، بر این گرایانه حل واقع کشی تنها راه از مجازات نسل فرضاستوار بودکه جنگقومی فورانگریزناپذیر نفرتی ازلی است،گویی ای جز نابودی یکدیگر ندارند های متفاوتی دارند، چاره مردمیکه هویت و درنتیجه، باید جدا از یکدیگر زندگیکنند. با فروپاشی شوروی در سال عنوان عاملی جدید برای مرزبندی در دوران ها» به ، «برخورد تمدن ۱۹۹۱ پس از جنگ سرد مطرح شده بود. این مفهوم برای اندیشمندانی جذاب توانستند وجود ی خود نمی انگارانه خاطر دیدگاه تقابلیِ ساده بود که به ی دانشگاه های متقابل را تصور کنند. استاد برجسته جهانی با وابستگی با ۱۹۹۲ هاروارد، ساموئل هانتینگتون، در سخنرانی مشهور خود در سال ها، هایبین تمدن سردیدر توضیحجنگبوسنی اعلامکردکه «گسل خون توان فهمیدمکهچگونه می نمی 30 هایآیندهخواهد بود». خطوطمقدمجنگ ها سازشداد. آیا این ی برخورد تمدن تاروپود چندقومیتیِ بوسنی را با ایده هایسارایوو دید که من درخیابان متفکر بزرگاز برجعاجخودچیزیمی دیدم؟ نمی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2