147 اراده به مداخله های کلاس خواست تا «زمانی که معلمم برای نخستین بار از توتسی دانستم توتسیچیستو نه خبر داشتمکه من بایستند، من بلند نشدم. نه می هم توتسیهستم.» ی نفرتپوپولیستی بیهودهکوشیده بودند ی موج فزاینده والدین او در میانه های قومیتی روا زدن تا از او در برابر تحقیری که اکثریت هوتو با انگ داشتند،محافظتکنند. می ها بایستم. از یسوسک «معلممسرم فریاد کشید و به منگفتکه مثل بقیه بودن چیز بسیار وحشتناکی استو باید از خودم آن روز فهمیدمکه توتسی امخجالتبکشم.» وخانواده آموز توتسیِ دیگر مجبور ی دبستان، اِلوژ و چند دانش مانده چهار سال باقی خاطرهویتشانرا تحمل بودندکهمراسمایستادندرکلاسوتحقیرشدنبه کنند. دیری نگذشتکه آزارواذیتیکه در محیط مدرسه شاهدش بودند به هایکیگالی نیز راه یافتو زندگی آنها را برایهمیشه تغییر داد. خیابان لطفاً ما را رها نکنید جمهوری ،جتریاست ۸:۲۰ ،کمیپیشازساعت ۱۹۹۴ آوریل ۶ درشب شد. رواندا با پرواز بر فراز فرودگاه کیگالی برای فرودآمدن آماده می ایدردارالسلام تانزانیا جمهورجووینالهابیاریمانا از اجلاسیمنطقه رئیس جمهور بروندی، سیپرین نتاریامیرا، او را همراهی گشت و رئیس بازمی جمهوریکشور همسایه، تر با موبوتو سسِسه سوکو، رئیس کرد. او پیش می زئیر، در گبادولیت ملاقاتکرده بود.گبادولیت روستای محقر اجدادی موبوتو بودکه اینکبه «ورسای آفریقا» مبدلشده بود و قصرهاییمجلل و
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2