15 فهم رنج رسید که کردم؛ به نظر می بخشی از وجودم جا مانده است، باید تقلا می شد. هایم نمی کسیمتوجهحرف شدن یماکسوبر،فیلسوفآلمانی،سرنوشتدورانمدرن«عقلانی گفته به ذهن 1 زدایی از جهان است.» و خردورزی و بیش از همه، افسون های غیرعقلانی رهایی یافته، مترصد شدهکه از تقلید سنت زدایی افسون نگرد. انسان گرایانه به زیر می فتح حقیقت است و از فراز عینیتِ فایده ، بلکه بر بالایآن ایستاده اروپایی عصر روشنگریدیگرجزئی ازکیهان نبود دادند و های عقلانی پس، تجارب پرشور جای خود را به ایده بود. ازاین طرفانه، حقیقت راکشف ی بی جای تأمل، و باکمک مشاهده استدلال به ، کشی عیار و نسل ی جنگ تمام سابقه کرد. در قرن بیستم، مصائب بی می طورکه ذهنعلمیِ اعتبار کرد. درستهمان یپیشرفتمدرنیته را بی افسانه طرفانه اسرار عالم بیرون راکشفکرده بود، فجایع هولوکاست بشریت بی بنایتمدنِ متنبّه را مجبورکرد تا عالم باطنیِ درون را از نو کشفکند. سنگ ی حقوق بشر بود ــ حقوقِ موجودی برخوردار از جوهری پساجنگ ایده ذاتاً ارجمند. درجهانیسکولار، اینحقوقیادآورچیزیبودکه بایدمقدس ماند. می 2 به تصویب رسید. ۱۹۴۸ دسامبر ۱۰ ی جهانی حقوق بشر در اعلامیه ترتیب، سازمان ملل بدون توسل به شواهد تجربی، اعلام کرد که این به شوند و از حقوق وکرامتِ برابر برخوردارند.» ها آزاد زاده می «تمام انسان ها از عقلانیت و وجدان عنوان حقیقتی بدیهی اعلام شد که «انسان به ی برادری رفتار کنند.» با توجه به مندند و باید با یکدیگر با روحیه بهره مان، این عبارت بیشتر ی جمعی های اسفناک در گذشته وقوع خشونت ای منطقی. ادواردگیبون، ماند تا گزاره اندیشانه می ای ساده به بلندپروازی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2