در جستجوی جهانی بهتر

151 اراده به مداخله اش ‌ همراه خانواده ‌ شناختم اما او نیز به ‌ ساله را نمی ‌ در آن زمان الوژِ یازده آنجا بود، در نزدیکیِ همان محلیکه ایستاده بودم. یک دهه زمان لازم بود ایکه در آن ‌ تا دستِ سرنوشت ما را به هم برساند: از زمین خاکی مدرسه بودن تحقیر شده بود تا دفتر من در دانشگاهیکه در آن ‌ خاطر توتسی ‌ به بار بود. ‌ درخشید. اما اینسفر طولانی و مشقت ‌ خاطر دستاوردهایشمی ‌ به ) در کیچیکیرو Officielle ÉcoleTechnique ی فنی ( ‌ نخست او را به مدرسه راه ندادند. ها ‌ اش، پس از آنکه شب را در پشت بوته ‌ الوژ و خانواده ۱۹۹۴ آوریل ۷ در ی فنی رسیدند. این مدرسه توسط ‌ پنهان مانده بودند، به ورودیِ مدرسه آمد زیرا ‌ شد و پناهگاهی امن بهحسابمی ‌ راهبانکاتولیکسالیزی اداره می نود حافظ صلح بلژیکی در آنجا مستقر بودند. اسم رمز سربازان سازمان وجه محلی جذاب نبود. ‌ هیچ ‌ ملل برای این محل بِوِرلی هیلز بود اما به های درس و زمین مدرسه پناه آورده ‌ زده بهکلاس ‌ هزاران توتسیِ وحشت طورکه در سراسر کشور برایحفاظت از جان خود به ‌ بودند، درستهمان ها روی آورده بودند. آنها خونین و لنگان، ‌ کلیساها و مدارس و بیمارستان های سرباز، در سکوتی سرشار از حیرت، ‌ های عمیق و زخم ‌ با جراحت رسیدند. در بیرون از مدرسه، ‌ ها می ‌ مانند اجسادی متحرک، به این مکان گشتندوقمهوچماق، اسلحه ‌ شکلتهدیدآمیزیمی ‌ نیروهایاینتراهامویبه نوشیدند و شعارهای ‌ چرخاندند، آبجو می ‌ و نارنجک خود را در هوا می هزار نفر از ترس به ۲ که جمعیتی بالغ بر ‌ دادند. درحالی ‌ ناخوشایند سر می باری در سر ‌ مرگ ‌ دادند که چه نیت ‌ لرزیدند، آنها آشکارا نشان می ‌ خود می دارند. تنها چیزیکه بین آنها و سرنوشتی هولناک وجود داشت، حضور نیروهایسازمان ملل بود.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2