وجویجهانی بهتر درجست 16 نویسد: «تاریخ چیزی بیش از دفتر دان انگلیسیِ قرن هجدهم، می تاریخ ی همه، ایده بااین 3 هایبشریتنیست.» ها وبداقبالی ثبتجنایات،حماقت ی ما قرار دارد. امروزه ما خواهان اجرای حقوق بشر درکانون خودانگاره عدالت در حق ستمدیدگانیم. دیگر ظلم و ستم را سرنوشتگریزناپذیر ای بهتریم. اما هنگامیکه با دانیم. ما خواهان و منتظر آینده پناهان نمی بی شویم، به مناسک عدالتی و مسئولیتمان در قبال آن مواجه می وسعت بی گردیم و ازجایگاه امن های اخلاقی بازمی تراشیوگرفتن ژست آشنایدلیل کنیم. در این حالت، دانشعمیقِ های والای لیبرال را تکرار می خود آرمان گیریم؛ دانشیکه بدون آن هرگز ضرورتحقوق برآمده از رنج را نادیده می بشر را در نخواهیم یافت. های والا و شعارهای امیدبخش نیست. مشکل مشکل جهانکمبود نظریه اینجاستکه ما فراوانیِ واژگان پیشرو و مترقی را با حس همدلی ژرف آوریم درست است گیریم. آنچه بر زبان می و اقدامات معنادار اشتباه می خواهیم بدون پرداخت هیچ توانیم بر مبنای آن عملکنیم زیرا می اما نمی بشری، یمسائلارزشمند حقوق ایفضیلتمندباشیم. اینکتابدرباره هزینه ی آنها بسیار صحبت در سطوح محلی و جهانی، است؛ مسائلیکه درباره گرایی،کشاندن مجرمان جنگی به پای شود: پناهندگان و چندفرهنگ می کشی، میز محاکمه در دیوان لاهه، «مسئولیت محافظت» از قربانیان نسل دستیابیبهحکمرانیجهانیوصلحجهانیازطریقسازمانمللیقدرتمند، ی تمام گویی در برابر قدرت. اینکتابدرباره ای و حقیقت کنشگری توده توان ی این موضوع استکه چرا نمی تر درباره این مسائل و از همه مهم های مبرمیکه این مسائل بر آنها های دردناک و چالش نسبت به واقعیت
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2