163 اراده به مداخله های مرگ نازی، همانند نیروهای ، جوخه*گروپن اطاعتکنند. آینزاتس 8 حل نهایی» نقشی اساسی بر عهده داشتند. اینتراهاموی، در تحقق «راه هاییکه اما سربازان برایکشتن نیاز به تشجیع داشتند. برای غلبه بر تردید دلیهولناکبه دلاوری گناهان وجود داشت، بایدسنگ نسبتبهکشتن بی داد که «یهودستیزی، درست شد. هیملر توضیح می افتخارآمیز تبدیل می زدایی است». مانندشپش هایگاز شروع نشد، بلکه باکلماتشروع گویند: «هولوکاست در اتاق می زدایی از دیگران همواره شد.» سوسک و شپش، مار و موش: انسان توانیم بهکسانیکه با آنان همدلی شرط نابودکردن آنهاست. ما نمی پیش گر ابتدا باید خود را نسبت به حقانیت داریم، آزار برسانیم. قاتل و شکنجه رحمی را با تصویریکه از دلی و بی کار خود اقناع کند تا بتواند سنگ عنوان فردی رئوف و باملاحظه دارد، آشتی دهد. نفرت توهمی خود به خوان هویت بشر های متناقض و ناهم دوشاخه است، انفصالی بین جنبه شود. به همین دلیل استکه بدترین شر همواره به که با دقت ساخته می سازی عنوان اقدامی برای تصفیه و پاک گیرد و به نام خیرِ والاترصورتمی شکلی استکهخود یعاملان به شود. درواقع، اخلاقیات وارونه تمجید می بینند. را قربانی قربانیانشانمی تواند واقعی یا غیرواقعی باشد. اما دیوسازی از دیگران توجیه خشونت می ی قربانیان و آنها را منشأ شر دانستن، بیش از آنکه حاکی از واقعیتی درباره ی نیازهای مرتکبان جنایت است.گروهیکه دشمن خوانده باشد، نشانه ها پراکنان تمام ترس شودکه نفرت ی سفیدی تبدیل می شود، به پرده می * Einsatzgruppen
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2