165 اراده به مداخله بود، حتی اگر اینعمل در راستایخیر والاترِ «نژاد برتر» بود. مصرفالکل گروپن توانستاز درد آنان بکاهد اما واقعیتاین بودکه اعضایآینزاتس می شدیداً آسیب روانی دیدند و بسیاری دچار فروپاشیِ روانی شدند. آنانکه سازی شناختیِ شدیدی مواجه بودند، نیاز داشتند تا هیملر به آنان با ناهم ها به اند که باکشتن شپش هایی محترم و شریف اطمینان دهد که انسان کنند. بهترشدنبشریتکمکمی ناپذیر خشونت افراطی است. کلمات خشن تبلیغ نفرت عنصر جدایی کنند. چنین نفرتی را باید آمیز آماده می صحنه را برای اقدامات خشونت خاطر ابزار دانست و نه رفتاری احساسی و ناآ گاهانه. ممکن استکه به خطاهایی واقعی یا غیرواقعی نسبت به دیگران احساس نفرت و انزجار عمیق داشته باشیم. اما تبدیل این احساساتبه ابزاریدرخدمتخشونت مند، جنایتی از روی خشم و عصبانیت آنی نیست بلکه نیازمند قصد نظام ریزیدقیق است. درواقع، دیوسازی جمعی به مهارتو تلاش قبلیو برنامه چشمگیری نیاز دارد. باید الهامگرفت، آموخت، بیانکرد و در تکمیلش کوشید، درستمانند هنریشریر. دیوشناسان رواندا استعداد خود را بیش های نشان دادند؛ آنها با مهارت فراوان از تنش RTLM از هر جای دیگر در بردند. هایهوتو بهره می تاریخی برای برانگیختن و بسیج توده یاروپایی هاینژادپرستانه گسلهوتو-توتسیدررواندایمعاصر به نظریه ی درقرننوزدهمگرهخورده است. پادشاهی رواندادرقرنپانزدهمدرمنطقه هایبزرگآفریقا به وجود آمد. رواندا همانندسرزمینهمتایخود، دریاچه ای داشت و از نظر شده بوروندی، نظام پادشاهیکاملاً متمرکز و قشربندی های اروپایی آن دوران تفاوتی نداشت. یک پیچیدگی ساختار با سلطنت پادشاه توتسی، موامی، از طریق رؤسای محلی بر رعایای توتسی و هوتو
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2