19 فهم رنج ناپذیر ی تحمل پربار و جریان آب زلال. در اینجا از هوای آلوده و همهمه مان در کردیم. در گرمای تابستان، والدین خسته تهران فراغت پیدا می بخش جریان آب ی درخت بزرگگیلاس و با صدای آرامش زیر سایه هایشلوغ با بدترین رفتارها آرامش آنها را به کردند و ما بچه استراحتمی ها شودِ» بروسلی، اینشیطنت زدیم. بعد از تماشای«اژدها وارد می هم می فوی ما وبیگاهکونگ بعد، فریادهایگاه به شکل محسوسی بدتر شد. ازاین به ی پای ببر خیزان بر روی یکدیگر بودیم، پرندگان که در حال تمرین ضربه کردند که قبل از اینکه داد و والدینمان التماسمی آوازخوان باغ را فراریمی ای واردکنیم، دست از اینحرکات برداریم. به یکدیگر صدمه ترین درختِ من در باغ، یک درخت توت قدیمی بود. بازوهای محبوب شد و در آسمان اشعاری اسرارآمیز نرمی رقصان می شکوهمندش در باد به های همراه بهترین دوستم، دختری به نام سپیده، بر شاخه نوشت. من به می شدیم. نسیم ملایم، نشستیم و غرق صحبت با یکدیگر می نیرومندش می خبر رفتیم، بی ها می کرد و ما درخیالخود به دوردست ها را نوازشمی برگ کنخواهدکرد. از اینکه طوفان بعدیما را از اینسرزمین آباواجدادیریشه ایداشتم و ازجهان شناختم مرفه بود. زندگیمسحورکننده ایرانیکه منمی خبر بودم. ایران کشوری باستانی، پیچیده و سوی دیوارهای خانه بی آن ای از ام مصادف بود با دوره چندلایه و سرشار از تناقضبود. دورانکودکی ، شاه ایران سازمان اوپک را قانعکرده بود ۱۹۷۳ تحولات ژرف. در سال نحو چشمگیری افزایشدهد. پول نفتواردکشور شد تا قیمت نفترا به های آور آن را دگرگونکرد. این ثروتجدید برای نقشه و با سرعتیشگفت سازی سریع و احیای شکوه منظور مدرن ی خاندان پهلوی به بلندپروازانه ی ایران، منابع مالی لازم را فراهم آورد. ساله ۲۵۰۰ ی امپراتوری گذشته
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2